من تشنمه! – مجموعه قصههای موش کوچولو
200,000 ریال
یکی بود یکی نبود. یک مامان موشی بود و یک موش کوچولو. مامان موشی هر جا که میرفت، موشی دمش را محکم میگرفت و میگفت: “«منم میآم، منم میآم!»یک رو زکه مامان موشی و موش کوچولو داشتند میرفتند به چشمهای رسیدند. موشی گفت: «خسته شدم، من تشنمه.» مامان موشی گفت: «تو دیگر بزرگ شدهای. همین جا بمان، جایی نرو، آبت را بخور تا من بروم غذا بیاورم.»
معرفی صوتی مجموعه «قصههای موش کوچولو» را بشنوید:
ناموجود
«من تشنمه!» قصهٔ اول از مجموعه قصههای موش کوچولو است.
موش کوچولو و مامان موشی به کنار چشمهای رسیدند و موش کوچولو که خسته و تشنه بود کنار چشمه نشست تا مامان موشی برگردد. وقتی رفت لب چشمه یکدفعه عکس یک ابر گمده را توی آب دید و پرسید تو کی هستی که افتادی توی آب؟
ابر گنده گفت: «من ابر رعد و برقی هستم» و شروع کرد و بامب و بومب کردن و ناگهان باران بارید. موشی خیلی از صدای رعد و برق ترسیده بود و همین طور هم به قطرههای باران که برای اولین بار بود روی سرش میافتادند نگاه میکرد و سعی داشت آنها را بگیرد. باران بند آمد و موشی دنبال ابر گنده میگشت اما او را پیدا نکرد …
به نظر شما ابر گنده کجا رفته بود؟
وزن | 64 گرم |
---|---|
ابعاد | 0.2 × 21.4 × 21.4 سانتیمتر |
نویسنده | |
تصویرگر | |
ناشر | تولیدکننده | |
سال نشر | |
تعداد صفحه | 11 صفحه |
شابک | 978964300991 |
گروه سنی |
هنوز بررسیای ثبت نشده است.