نه، تو نیا! – مجموعه قصههای موش کوچولو
250,000 ریال
یک روز موشی و مامان موشی داشتند میرفتند که هوا برفی شد. موشی سردش شد. مامان موشی موشی را داخل سوراخی در درخت گذاشت و گفت: «تو دیگر بزرگ شدهای. همین جا بمان، جایی نرو تا من بروم غذا بیاورم.»
معرفی صوتی مجموعه «قصههای موش کوچولو» را بشنوید:
5 عدد در انبار
«نه، تو نیا!» قصهی دوم از مجموعه قصههای موش کوچولو است.
یک روز زمستانی مامان موشی و موش کوچولو بیرون از خانه مشغول پیدا کردن غذا بودند که هوا برفی شد و مامان موشی مجبور شد موش کوچولو را داخل سوراخی در تنه درخت بگذارد و خودش به دنبال غذا برود.
همین طور که موش کوچولو در سوراخ نشسته بود صدای هو هویی شنید، صداگفت من باد هستم و دم و سبیل موش کوچولو را تکان داد. موشی کمی ترسید و فریاد زد برو خانه خودت برو. کلاغ از بالای درخت صدای موشی را شنید و پر زد و رفت پیش موش کوچولو و …
به نظر شما کلاغ کمکی به موش کوچولو کرد؟
وزن | 62 گرم |
---|---|
ابعاد | 0.2 × 21.4 × 21.4 سانتیمتر |
نویسنده | |
تصویرگر | |
سال نشر | |
ناشر | تولیدکننده | |
تعداد صفحه | 11 صفحه |
شابک | 9789643009311 |
گروه سنی |
هنوز بررسیای ثبت نشده است.