منم بازی! – مجموعه قصههای موش کوچولو
400,000 ریال
یک روز موشی و مامان موشی بیرون از خانه به تپههای خاکی رسیدند. باد خاکها را از نوک تپه، سر میداد پایین. خاکها سربازی میکردند. موشی خندید و گفت: «مامان موشی! منم بازی، منم بازی!». مامان موشی گفت: «موشی کوچولو! تو دیگر بزرگ شدهای! همینجا بمان! جایی نرو، بازی کن تا من بروم غذا بیاورم.»
معرفی صوتی مجموعه «قصههای موش کوچولو» را بشنوید:
7 عدد در انبار
«منم بازی» قصهی چهارم از مجموعه قصههای موش کوچولو است.
یک روز مامان موش و موش کوچولو بیرون از خانه رفته بودند که به تپهها خاکی رسیدند. حرکت خاک روی تپهها تجربه جدیدی برای موش کوچولو بود که تابحال با آن رو به رو نشده بود. وقتی مامان موشی برای آوردن غذا رفت موش کوچولو با اینکه مادرش تاکید کرده بود که جایی نرود اما تصمیم گرفت بالا رفتن از تپه را تجربه کند و مثل خاکها روی تپه قل بخورد. موشی از تجربه نرم بودن خاک بسیار لذت برد اما زیر پایش خالی شد و قل خورد پایین. وقتی پایین تپه رسید خاکی شده بود و چشمش میسوخت.
به نظر شما چه اتفاقی برای موشی افتاده بود؟
وزن | 68 گرم |
---|---|
ابعاد | 0.2 × 21.4 × 21.4 سانتیمتر |
نویسنده | |
تصویرگر | |
سال نشر | |
ناشر | تولیدکننده | |
تعداد صفحه | 12 صفحه |
گروه سنی | |
شابک | 9789643009335 |
هنوز بررسیای ثبت نشده است.