جزیره

1,250,000 ریال

از جنگ فرار می‌کردیم، از گلوله‌ها و بمب‌ها و ویرانی مزخرف فرار می‌کردیم. به سمت دریا می‌رفتیم. پدرم گفت اون‌طرف دریا، در اروپا، امن و آزادیم. ولی مرگ گرسنه ا‌ست و ویرانی هم دست‌بردار نیست و دوست نداره قربانی‌هاش قسر در برند. وقتی داشتیم از جاده‌ای عبور می‌کردیم، مردی کنار جاده خودش رو منفجر کرد…

 

معرفی صوتی کتاب «جزیره» را بشنوید:

 

پخش‌کننده صوت

4 عدد در انبار

- +

4 عدد در انبار