اطلاعات کتاب هدهد
- ساعت کار: شنبه تا چهارشنبه ۷.۳۰ تا ۱۵.۳۰
- نشانی: تهران، خیابان یوسف آباد، خیابان وفاکیش توحیدی (بیست و سوم)، کوی ۲۳ شایان، پلاک ٢۶، درب سمت چپ، تک زنگ.
- تلفن: ۸۸۵۵۳۵۲۸
- تلفن همراه: ۰۹۳۶۵۹۴۲۳۲۳
در این مجموعه کتاب های نشر نیستان قرار دارد.
«ای – جی» در کلاس دوم دبستان درس می خواند. او پسری بامزه است که مرتب با صحبت هایش بچه ها را می خنداند و سبب سرگرمی و شادی کلاس می شود اوعاشق بازی های کامپیوتری و فوتبال است و معتقد است برای فوتبال احتیاجی به درس خواندن و مدرسه رفتن نیست. پس چه لزومی دارد این قدر به خودش زحمت بدهد؟
کتاب حاضر کلید رهایی از عادت های بد را به شما می دهد. شیوه آموزش گام به گام این کتاب، والدین والدین و بچه ها را برای از بین بردن عادت های بد آماده می کند. جویدن ناخن، کندن پوست یا مو و ... آیا شما هم عادتی دارید که نمی توانید ان را متوقف کنید؟
راهنمای موزه ـ خانم کراپ ـ میگوید: اسکلت دایناسور در نیمه شب جان میگیرد و به راه میافتد. آیا او راست میگوید؟ما اگر خانم «کراپ» آن طرفها باشد هر اتفاقی امکانپذیر است.
در «شب شیطنت» اتفاقهای عجیبی میافتد! منشی «مدرسهی پرماجرا» بهترین شکلاتهای دنیا را در خانهاش دارد؛ اما خانهاش پر از ارواح است. مردم میگویند او یک جادوگر است. «ای.جی» و دوستانش فکر میکنند که میارزد برای به دست آوردن بهترین شکلاتهای شب «هالوین» به آنجا بروند...
این روزها اوضاع اقتصادی چندان خوب نیست و معلم ها چپ و راست اخراج می شوند. مدیر می گوید قایق مدرسه میخواهد غرق شود. در این اوضاع و احوال خانم لینی، معلم متخصص فن بیان دانش آموزان را مجبور می کند تا جملات عجیب و غریبی را پشت سر هم تکرار کنند... او یک روش سخن گفتن عجیب و غریب هم اختراع کرده است. او می خواهد مدرسه را نجات دهد ؟ آیا موفق می شود؟
با تشکیل کلاس فوق برنامه، ای جی و دارو دسته اش مجبورند در زنگ تفریح هم به کلاس بروند! معلم جدید آن ها خانم لیزی، به آن ها یاد می دهد که چه جوری بادکنک حیوانی بسازند و خیلی مهارت های به درد نخور دیگر که صد میلیون سال دیگر هم کسی نمی خواهد آن ها را یاد بگیرد!
«خانم دیزی» دیگر به مدرسه نمی آید و «خانم تاد» جای او را می گیرد. اما او معلم پرانرژی و عجیبی است.فقط به بچه ها درس می دهد و هر وقت «ای.جی» کاری انجام می دهد فورا آن را در دفترچه ای می نویسد. یعنی ممکن است او خانم دیزی را به قتل رسانده باشد؟
خانم یونکز واقعاً سر و ریخت عجیب و غریبی داشت. او یک دامن خال خالی پوشیده بود و روی سرش، یکی از آن چیزهای ابری پیچ پیچی بزرگی را که شکل پنیر هستند گذاشته بود. او گفت: «سام علیکم، جمیعاً!» حتماً اهل تگزاس بود چون تگزاسی ها همیشه توی تلویزیون این شکلی حرف میزنند و هیچ کس هم نمیداند چرا ؟
مادر ام.جی به تازگی سر کار رفته است و او مجبور است بعد از مدرسه به کارگاه فوق العاده مدرسه برورد. آقای تونی مدیر این کارگاه دیوانه است او می خواهد با پختن بزرگ ترین پیتزای دنیا نام خود را در کتاب رکورد های جهانی گینس ثبت کند. اما این همه ماجرا نیست.
ماجرای کتاب «بین دو نیمه» داستان تیم راگبی مدرسه ی پرماجراست که باز از زبان «ای.جی» روایت شده است. تیم این مدرسه، «گوزن های شمالی» نام دارد و یک تیم همیشه بازنده است؛ اما مدرسه برای تغییر وضعیت تیم تصمیم می گیرد از یک مربی جدید استفاده کند. این مربی جدید کسی جز خانم «هایات» نیست.
مدیر مدرسه، آقای کلاتز، مثل همه آدم بزرگ های مدرسهی پرماجرا، عجیب و غریب است. او از میله پرچم مدرسه بالا می رود و از آن سر و ته آویزان می شود. قورباغه ها را می بوسد. کله اش را نارنجی می کند و حالا می خواهد با لباس بابانوئل از پشت بام بپرد! ای جی و دوستانش باید قبل از این که آقای کلاتز به خودش آسیب بزند، جلوی او را بگیرند.
جانشین جدید مدرسه الامنتری درباره چگونگی آن ها باید با تفنگ های آبی با هم می جنگیدند! آیا از این عجیب و غریب تر هم ممکن است! آموزش به بچه ها، افکار دیوانه واری دارد. ای جی و دوستانش باید وقتی که ریاضی می خوانند، روی سرشان می ایستادند...
در این قسمت از این مجموعه، ای.جی شخصیت اصلی داستان به همراه دوستانش دارند فارغالتحصیل میشوند. رییس انجمن والدین پر حرف میخواهد یک مراسم فارغالتحصیلی پرشکوه، همراه آتش بازی و پرواز جتهای جنگی برگزار کند. آیا رفتن به کلاس سوم در مدرسهی پرماجرا اینقدر باحال است؟ آیا همه برنامهها به خوبی و خوشی تمام میشود؟
ای جی با دانش آموزان درس خوان، به خصوص دختری به نام آندرایانگ در کشمکش است. وقتی می بیند که آن دختر نه تنها در درس از او پیشی می گیرد بلکه در ورزش هم جلو تر است خیلی عصبانی می شود. سرانجام می فهمد معلم ها و افرادی که به کلاس ورزش آمده اند از آن لذت می برند و تفریح می کنند.
اِی.جِی از هنر بدش می آید. او وقتی معلم هنرشان، «خانم هانا» را می بیند که با چند قاب دستمال کهنه برای خودش لباسی دوخته است، بیش تر به این نتیجه می رسد که هنر چیز مسخره ای است! اما برعکس «اِی.جِی»، «آندرا» که-خیال می کند همه چیز بلد است-، عاشق هنر است.
اگر بدانید وقتی از دبستان به مقطع بالاتر وارد می شوید چه انتظاری از شما می رود، ترس و نگرانی تان از بین می رود. اطلاعات مورد نیاز شما در مورد معلم ها، دوستان، تکالیف مدرسه و مهمتر از همه شروع مقطع جدید با حفظ اعتمادبه نفس در این کتاب آمده است.
ای. جی از مدرسه متنفر است. او هر روز به بهانهای برای دقایقی کلاس را ترک میکند. یکی از این روزها او خانم «لازار» مستخدم مدرسه را دید که با جارو دور مدرسه به دنبال آشغال میگشت. ای. جی متوجه شد که او در زیر زمین مدرسه یک اتاق سری دارد که بچههای بد را آنجا زندانی میکند و از تمییز کردن جاهای کثیف لذت میبرد. خانم لازار عجیبترین مستخدم دنیاست...
سال تحصیلی جدید شروع شده است و آقای گرانیت معلم کلاس سوم ای.جی، انگار نه انگار که توی این دنیاست! او مرد نابغهای است با حرفها، کارها و حتی قیافهای عجیب و غریب که از همه چیز سر در میآورد. اما آیا آقای گرانیت همانطور که میگوید معلم علوم است یا از یک سیارهی دیگر آمده است؟
در این داستان، دوشیزه سوکی یک نویسندهی مشهور کتاب کودک است. او میخواهد در روز نویسنده به مدرسه الامنتری بیاید. دوشیزه سوکی در یک جنگل بارانی زندگی میکند و دربارهی حیوانات خطرناک داستانهایی مینویسد. هنگامی که او به مدرسه پرماجرا میآید، اتفاقی میافتد که بچهها را در خطر قرار میدهد...
اسم من ای. جی است و از مدرسه متنفرم. من به مدرسه الا منتری میروم. اسم یه پیرزن به نام الا منتری را روی مدرسه ما گذاشتهاند. هروقت به کسی میگویم که من به مدرسه الا منتری میروم، با تعجب از من میپرسند:«الا منتری؟!»