دسته بندی ها

بلاگ

اسب ابری کوه، کوه به شکل کله قند است قله برفی آن بلند است دشت، دشت پر گل و رنگارنگ است خانه ی ما در این جا قشنگ است ابر، ابر اسبی سپید و ناز است یال و دم اسب من دراز است من ، من اسب سپیدی دارم به روی زین اسبم سوارم اسب، […]

ای داد و بیداد! تخمه بو می داد. به همه می داد، به من نمی داد،‌ وقتی که می داد، مغزشُ‌ می خورد،‌ پوستاشو می داد! منم تخمه مو، وقتی بو بدم،‌ به او نمیدم، اگرم بدم، پوستاشو میدم! پوستاشو میدم!

متل جم جمک برگ خزون جم جمک برگ خزون، مادرم زینت خاتون، گیس داره قد کمون،‌ از کمون بلندتره، از شبق مشکی تر، گیس اون شونه می خواد، شونه فیروزه میخواد، حمام سی روزه میخواد، هاجستم و واجستم، تو حوض نقره جستم، نقره نمکدونم شد،‌ هاجری به قربونم شد! منبع: متل جم جمک برگ خزون

بازیچه های بچه ها آی بادبادک! آی جغجغه! آی فرفره! بازیچه دارم، بچه ها، آی بچه های کوچه ها! بازیچه های رنگ رنگ، ارزان و زیبا و قشنگ! آمد دوباره پیرمرد آن پیرمرد دُوره گرد. با آن نگاه مهربان، آن پیرمرد خوش زَبان گوید برای بچه ها حرفی از آن بازیچه ها: آی جغجغه، فریاد […]

جم جمک برگ خزون، مادرم زینت خاتون، گیس داره قد کمون،‌ از کمون بلندتره، از شبق مشکی تر، گیس اون شونه می خواد، شونه فیروزه میخواد، حمام سی روزه میخواد، هاجستم و واجستم، تو حوض نقره جستم، نقره نمکدونم شد،‌ هاجری به قربونم شد!

یکی بود یکی نبود، یک پیرزن بود، خانه ای داشت. به اندازه ی یک غربیل. اطاقی داشت، به اندازه یک بشقاب. درخت سنجدی داشت، به اندازه ی یک چیله جارو. یک خرده هم جل و جهاز سرهم کرده بود، که رف و طاقچه اش خشک و خالی نباشد. یک شب شامش را خورده بود که […]

منم منم خروس زری پیرهن پری قوقولی قوقو یه دُم دارم رنگ و وارنگ خیلی قشنگ قوقولی قوقو دیدنیه بال و پرم تاج سرم قوقولی قوقو سر می دهم صبح سحر خبرخبر قوقولی قوقو روز اومده به جای شب خنده به لب قوقولی قوقو خورشید داره سر می زنه در می زنه قوقولی قوقو با […]

با فرا رسیدن فصل پاییز و رنگارنگ شدن برگ درختان این فرصت را دارید که با کودکتان کاردستی های مختلفی از برگ های رنگارنگ درست کنید. قبل از شروع کار با کودکتان به پارک و یا باغ بروید و برگ هایی دراندازه و رنگ های مختلف جمع آوری کنید. مواد و وسایل مورد نیاز: برگ های […]

مادربزرگ خوبم آی قصه قصه قصه نون و پنیر و پسته مادربزرگ خوبم پهلوی من نشسته موی سرش مثل برف سفید و نقره رنگه لپهای مادربزرگ گل گلی و قشنگه عینک او همیشه سواره روی بینی شیشه عینکش هست بزرگ و ذره بینی وقتی که مادربزرگ قصه برام می خونه خانه کوچک ما مثل بهشت […]

کودکان نه آینده‌ای دارند و نه گذشته‌ای آن‌ها از اکنون لذت می‌برند. کاری که کمتر بزرگسالی انجام می‌دهد. جین لا برویر

بسیاری از نیازهای ما می توانند دیر تر برآورده شوند. اما کودک نمی تواند متوقف شود. اکنون زمانی است که بدن او فرم گرفته و مغزش رشد یافته است. به کودک نمی توانیم بگوییم فردا، حقیقت وجود او امروز است. گابریلا میسترال

پرواز گفتم کبوترجان بیا این بال‌ها را باز کن در آسمان نیلگون پرواز کن، پرواز کن تا دست را بر هم زدم او بال‌ها را باز کرد در آسمان نیلگون شاد و سبک پرواز کرد از جلوه‌ی پرواز او گویی دل من باز شد همراه او چشمان من در گردش و پرواز شد پرواز شادی‌بخش […]

سؤال گورخری از گورخره پرسیدم «توسفیدی و راه راه سیاه داری، یا اینکه سیاهی و راه راه سفید داری؟ » گوره خره به جای جواب دادن پرسید: «تو خوبی فقط عادت‌های بد داری، یا بدی و چند تا عادت خوب داری؟ ساکتی بعضی وقت‌ها شیطونی، یا شیطونی بعضی وقت‌ها ساکت می شی؟ ذاتاً خوشحالی بعضی […]

شب -شب، شب، شب شب اومد -کدوم شب؟ -اون که موهاش سیاهه رو دامنش یه ماهه -کدوم ماه؟ – اون که تو آسمونه قشنگه، مهربونه چادر نقره داره دور و برش پر شده از ستاره -کدوم، کدوم ستاره؟ -ستاره ای که مثل یک چراغه مثل گلای یاس توی باغه می خوام بیاد پایین منو ببینه […]

سبز من رنگ سبزم برگ درختم گاهی لباسم بر بند رختم من سبز هستم رنگ بهارم هم پیش گلها هم پیش خارم من رنگ گوجه رنگ خیارم من رنگ برگم رنگ بهارم جعفر ابراهیمی

شعر صدای باد پنجره اتاقم باز می شه بسته می شه این کیه پشت پرده این کیه پشت شیشه؟ من می دونم کسی نیست فقط آقای باده هو هو هو گوش کنین ! اینم صدای باده از کتاب «هرکی یه رنگی داره » نوشته اسدالله شعبانی خرید کتاب «هرکی یه رنگی داره »

ماهی و دریا یک روز تابستان رفتم لب دریا در ساحلش دیدم یک ماهی زیباخود را تکان می داد آن ماهی کوچک پیراهنش پر بود از ماسه و پولکاز ساحل دریا برداشتم او را انداختم با دست بر سینه ی دریادر سینه ی دریا ماهی تکانی خورد یک موج هم آمد آهسته او را برداز […]

پرواز گفتم کبوترجان بیا این بال‌ها را باز کن در آسمان نیلگون پرواز کن، پرواز کن تا دست را بر هم زدم او بال‌ها را باز کرد در آسمان نیلگون شاد و سبک پرواز کرد از جلوه‌ی پرواز او گویی دل من باز شد همراه او چشمان من در گردش و پرواز شد پرواز شادی‌بخش […]

فارسى آموز نخودى ۱ به نوآموزان کلاس اول دبستان، حروف و واژه ها را با بازى و شادى ياد مى دهد. در اين مجموعه، کودکان زبان آموزى پايه را به شيوه خلاق و متفاوت مى آموزند. در اين شيوه، نخودى به آن ها کمک مى کند تا براى آموختن زبان، کودک بمانند و نياز نباشد […]

گلستان سعدی، باب هشتم در آداب صحبت ده آدمی بر سفره ای بخورند و دو سگ بر مرداری با هم بسر نبرند. حریص با جهانی گرسنه است و قانع به نانی سیر. حکماگفته اند توانگری به قناعت به از توانگری به بضاعت روده تنگ به یک نان تهی پرگردد نعمت روی زمین پر نکند دیده […]

الف‌باورزی با کاکا کلاغه الف‌با، پایه‌ی آموزش زبان خواندن و نوشتن است. در جامعه‌ی ما این اندیشه جا افتاده است که آموزش الف‌با ویژه‌ی سال نخست دبستان است. آموزش الف‌با، پایه‌ی آموزش زبان خواندن و نوشتن است. درحالی که آواشناسی و واک‌شناسی و در پی آن نویسه‌شناسی و در گامی بالاتر نشانه‌‌شناسی آمیختی پیش نیازهای […]

هدیه قشنگ قرمز و زرد و آبی دنبال هم دویدند مداد رنگی شدند به دفترم رسیدند برای من کشیدند گل های رنگارنگی مامان جونم دید و گفت چه هدیه قشنگی اسدالله شعبانی

مادربزرگ خوبم آی قصه قصه قصه نون و پنیر و پسته مادربزرگ خوبم پهلوی من نشسته موی سرش مثل برف سفید و نقره رنگه لپهای مادربزرگ گل گلی و قشنگه عینک او همیشه سواره روی بینی شیشه عینکش هست بزرگ و ذره بینی وقتی که مادربزرگ قصه برام می خونه خانه کوچک ما مثل بهشت […]

قطار قطار مورچه   قطار قطار مورچه راه افتاده تو کوچه بارش چیه این قطار؟ قند و شکر، کلوچه ایستگاه به ایستگاه می ره یواش یواش مثل مار ایستگاه آخر کجاست؟ سوراخی توی دیوار   شکوه قاسم نیا

جریمه ی کتاب چی کار کنم؟ چی کار کنم؟ چهل و دو ساله که این کتابو امانت گرفتم! سال‌ها از تاریخ تحویلش می‌گذره. قبول دارم که اشتباه از من بوده، اما از کجا بیارم این همه جریمه بدم؟! به نظر شما چی کار کنم؟ برش گردونم یا دوباره قایمش کنم؟ چی کار کنم؟ چی کار […]

شعر صدای باد پنجره اتاقم باز می شه بسته می شه این کیه پشت پرده این کیه پشت شیشه؟ من می دونم کسی نیست فقط آقای باده هو هو هو گوش کنین ! اینم صدای باده   از کتاب «هرکی یه رنگی داره » نوشته اسدالله شعبانی خرید کتاب «هرکی یه رنگی داره »

شعر شب -شب، شب، شب شب اومد -کدوم شب؟ -اون که موهاش سیاهه رو دامنش یه ماهه -کدوم ماه؟ – اون که تو آسمونه قشنگه،مهربونه چادر نقره داره دور و برش پر شده از ستاره -کدوم، کدوم ستاره؟ -ستاره ای که مثل یک چراغه مثل گلای یاس توی باغه می خوام بیاد پایین منو ببینه […]

از گورخره پرسیدم «توسفیدی و راه راه سیاه داری، یا اینکه سیاهی و راه راه سفید داری؟ » گوره خره به جای جواب دادن پرسید: «تو خوبی فقط عادت‌های بد داری، یا بدی و چند تا عادت خوب داری؟ ساکتی بعضی وقت‌ها شیطونی، یا شیطونی بعضی وقت‌ها ساکت می شی؟ ذاتاً خوشحالی بعضی روزها ناراحتی، […]

 شیر، شیر، شیرینی شیر، شیر، شیرینی رفت توی فِر با سینی یا آتیشا داغ شد قد کشید و چاق شد از پشت شیشه‌ی فر نگام می‌کرد بِر و بِر صدا می‌زد با بوهاش آهای مواظبم باش! باید درم بیاری رو میزتون بذاری دیر بکنی می‌سوزم سیاه میشه بلوزم شعر از: ناصر کشاورز تصویرگر: Stephen Cartwright

پرواز گفتم کبوترجان بیا این بال‌ها را باز کن در آسمان نیلگون پرواز کن، پرواز کن تا دست را بر هم زدم او بال‌ها را باز کرد در آسمان نیلگون شاد و سبک پرواز کرد از جلوه‌ی پرواز او گویی دل من باز شد همراه او چشمان من در گردش و پرواز شد پرواز شادی‌بخش […]

شعر دریا داریم می ریم به دریا من و مامان و بابا قلاب ماهی دارم گذاشتمش کنارم می خوام بگیرم از آب ماهی رو با قلاب دریا از این جا پیداست بابام می گه: « چه زیباست! » تو راه، کمی خوابم برد ماشین بابا سر خورد نه دریا بود، نه آب بود اینا همش […]

شعر قاب عکس دو میخ کوچک روی یه میزه تو دست نجّار ارّه ای تیزه   یه قاب قشنگ می سازه نجّار آن را می زنه به روی دیوار   توی قاب عکس یه جوجه ی ناز جیک و جیک و جیک می خونه آواز   ازکتاب «هرکی یه رنگی داره» نوشته اسدالّله شعبانی خرید کتاب «هرکی […]

شعر کودکانه عکس خودم دیروز توی آینه عکس خودم را دیدم چه قدر شبیه من بود به روی او خندیدم عکس من از آینه به من نگاهی انداخت گمون کنم که او هم عکس خودش را شناخت از کتاب «دامن چین چینی» سروده شکوه قاسم نیا لینک خرید کتاب «دامن چین چینی» مشاهده همه شعرهای کودکانه

ماهی و دریا یک روز تابستان رفتم لب دریا در ساحلش دیدم یک ماهی زیباخود را تکان می داد آن ماهی کوچک پیراهنش پر بود از ماسه و پولکاز ساحل دریا برداشتم او را انداختم با دست بر سینه ی دریادر سینه ی دریا ماهی تکانی خورد یک موج هم آمد آهسته او را برد […]

اطلاعات کتاب هدهد
  • توجه بفرمایید: کتاب هدهد یک فروشگاه آنلاین است. لطفا حضوری مراجعه نکنید.
  • ساعت کار: شنبه تا چهارشنبه ۷.۳۰ تا ۱۵.۳۰
  • تلفن مشاوره در ساعات اداری شنبه تا چهارشنبه: ۸۸۵۵۳۵۲۸
  • نشانی: تهران، خیابان یوسف آباد، خیابان وفاکیش توحیدی (بیست و سوم)، کوی ۲۳ شایان، پلاک ٢۶، درب سمت چپ، تک زنگ.
  • شماره تلگرام و واتس‌اپ کارشناس ۱: ۰۹۳۶۵۹۴۲۳۲۳ - لینک تلگرام کارشناس 1
  • شماره تلگرام و واتس‌اپ کارشناس ۲: ۰۹۳۶۵۹۴۲۲۴۵ - لینک تلگرام کارشناس 2
ورود / ثبت‌ نام سبد خرید علاقمندی ها گروه سنی تماس