خورشید خانم که خسته بود رفت پشت ان کوه کبود هلال ماه ابرو کمان نشست کنار آسمانستارهها دور و برش الماس میریختند به سرش وقتی که شب سحر شد خروس از آن خبر شد قوقولی قوقو را سر داد به بچهها خبر داد: کی خواب و کی بیداره! صبح شده وقت کاره! پروین دولت آبادی