شعر کودکانه شیرینی
شیر، شیر، شیرینی
شیر، شیر، شیرینی
رفت توی فِر با سینی یا آتیشا داغ شد
قد کشید و چاق شد
از پشت شیشهی فر
نگام میکرد بِر و بِر
صدا میزد با بوهاش
آهای مواظبم باش!
باید درم بیاری
رو میزتون بذاری
دیر بکنی میسوزم
سیاه میشه بلوزم
شعر از: ناصر کشاورز
تصویرگر: Stephen Cartwright