کیهانی

پسربچه‌های ده دوازده‌ساله قد چندان بلندی ندارند و تا حالا کسی ندیده که صورت‌شان ریش درآورده باشد. اما لیام از این قاعده مستثنی است. در مدرسه او را با معلم‌ها اشتباه می‌گیرند و هیچ‌کس فکر نمی‌کند که او فقط یک شاگرد کلاس‌ هفتمی باشد. برای همین او هیچ دوستی ندارد. اما همین قد بلند به او کمک می‌کند که در شهربازی بتواند هشت، نُه باری سوار «کیهانی» شود! بله، او بزرگسال به نظر می‌رسد.

کیهانی یک وسیله‌ی بازی خیلی خیلی هیجان‌انگیز است که بچه‌ها اجازه ندارند سوار آن شوند، چون ممکن است یک‌دفعه از شدت ترس غش کنند! این وسیله یک قفس آهنی است که به‌شدت به بالا پرت می‌شود و بعد از سوار شدنش ممکن است معده‌تان توی گلویتان بیاید. اما چون لیام بزرگسال به نظر می‌رسد، می‌تواند کارهایی را انجام دهد که هیچ بچه‌ای اجازه‌ی انجام دادنش را ندارد. خلاصه اینکه لیام بعد از سوار شدن این وسیله‌ی هیجان‌انگیز، عاشق فضانوردی می‌شود و حالا دلش می‌خواهد به فضا برود. قد و قواره‌ی بلند او باعث می‌شود که بتواند خودش را جای آدمی سی‌ساله جا بزند. او بعد از رقابتی دوستانه با پدرها و بچه‌هایشان موفق می‌شود با فضاپیمایی پیشرفته به ماه پرواز کند! بله، او شبیه پدرهاست و باید در این مأموریت مانند پدری مسئولیت‌پذیر رفتار کند. اما آیا او موفق می‌شود؟ گاهی بزرگ بودن به معنای بزرگ شدن نیست!

«کیهانی» داستان پسرکی است در سن بلوغ که به دلیل ظاهر و بلندی قدش اجازه‌ی ورود به دنیای آدم‌بزرگ‌ها را پیدا می‌کند. او مجبور می‌شود خیلی زود دنیای کودکی‌اش را کنار بگذارد و فردی مسئولیت‌پذیر شود. این راه غیرمعمول است و سختی‌هایی در آن وجود دارد. اما کسی چه می‌داند، شاید فقط خودِ لیام، این پسربچه‌ی بلندقد، بتواند از عهده‌ی کاری بزرگ در روی ماه بربیاید!