هوای گربه ها را داشته باشید!

یک‌دفعه وارد خانه می‌شوید و می‌بینید که بچه‌ها توی خانه نیستند و دو تا گربه‌ی سیاه به‌جای آن‌ها روی کاناپه لم داده‌اند. خوشحال می‌شوید یا ناراحت؟ شوخی کردم! خب، معلوم است که هر پدر و مادری با دیدن این صحنه شوکه می‌شود و دنبال بچه‌هایش می‌گردد. چون ممکن است که این اتفاق شوخی مسخره‌ای باشد و بچه‌ها زیر تخت قایم شده باشند. اما واقعیت این است که ماجرا پیچیده‌تر از یک شوخی ساده است. بله، یک نفر توی شهر است که دارد بچه‌ها را می‌دزد. اما چه‌جور بچه‌هایی را و اینکه گربه‌ها این وسط چه حرفی برای گفتن دارند؟ شاید این دزد می‌خواهد پیامی به دیگران برساند؛ پیامی با این مضمون که «هوای گربه‌ ها را داشته باشید» دو تا کارآگاه شبانه‌روز دنبال حل این معما هستند و بندیکت آتش‌پاره هم همه‌جا موی دماغ‌شان است. به نظر شما، این تیم سه‌نفره‌ی غرغرو موفق می‌شوند یا آقا دزده؟

رولان لامار در رمان «هوای گربه‌ ها را داشته باشید!» داستانی پلیسی با مضمون دوستی با حیوانات نوشته است. شک نکنید که همه‌ی بچه‌ها بعد از خواندن این داستان، به حیوانات مخصوصاً گربه‌های سیاه بیشتر احترام خواهند گذاشت. این رمان مصور است و کتی مولر آن را تصویرگری کرده است.