توضیحات
کتاب «مدیری که به انفجار مدرسه اش خندید: میرزا حسن رشدیه» روایتگر زندگی روشنگرانهی میرزا حسن تبریزی ملقب به رشدیه است؛ مردی که چراغ سوادآموزی و دانایی را در ایران روشن کرد و پایهگذار مدارس به شیوهی نوین شد. کتاب پیش رو از مجموعهی زندگینامههای تصویری و داستانگونهی «زنان و مردانی که ایران را ساختند» منتشر شده است.
حسنِ پنجساله خلیفه و کلیددار مکتب بود. او هر روز صبح، کلهی سحر، از خانه بیرون میزد تا به مکتبخانه برود. با کلید در مکتبخانه را باز میکرد و همهجا را تمیز میکرد. بعضی وقتها هم پیش از آمدن مکتبدار، به بچههای مکتب درس میداد. تنها با این شیوه بود که بچهها درس مکتبدار را راحتتر یاد میگرفتند و دیگر از چوب و فلک خبری نبود!
وقتی بزرگ شد تصمیم گرفت به نجف برود تا آنچه را از پدر و بزرگان تبریز یاد گرفته بود، وسعت بخشد. اما دیدن نوشتهای در روزنامهی اختر مسیر زندگیاش را تغییر داد. در روزنامه نوشته شده بود: «در اروپا، از هر هزار نفر ده نفر بیسوادند. در ایران از هر هزار نفر ده نفر باسوادند.» میرزای تبریزی به فکر فرو رفت. چطور چنین چیزی ممکن بود؟ پس درس خواندنِ در مکتبخانه چه فایدهای داشت؟
او باید راه تازهای پیدا میکرد! پس بهجای رفتن به نجف، راهی مصر و بیروت و استانبول شد تا شیوههای سوادآموزی به کودکان را یاد بگیرد. او تصمیم داشت بهجای روشن کردن چراغ زندگی خودش، تمام ایران را چراغانی کند! اما آیا راه انداختن مدارس در ایران کار سادهای بود؟
از مجموعهی «زنان و مردانی که ایران را ساختند» کتابهای زیر منتشر شده است:
هنوز بررسیای ثبت نشده است.