قصه ی الاغه و کلاغه
320,000 ریال
ننه کلاغه برای هر یک از کلاغها و کلاغکها یک کاسه آش صابون کشید و گذاشت جلویشان. یک کاسه آش هم برای الاغه پر کرد. خواست آن را جلویش بگذارد که الاغه داد کشید: «کاسه به این کوچکی برای من؟ نه. این خیلی کم است. من بیشتر میخواهم.»
9 عدد در انبار
«قصه ی الاغه و کلاغه» داستان الاغی است که برای گردش به علفزاری میرود که کلاغها لانه دارند. کلاغها پای درخت جمع شدهاند و غذا میپزند. ننه کلاغه پای دیگ غذا ایستاده با ملاقهاش آش را به هم میزند. کلاغه به الاغه میگوید داریم آش میپزیم، آش صابون. الاغه بلند بلند میخندد و میگوید که آش صابون غذایی خندهدار است و علف خیلی خوشمزهتر است اما کم کم الاغه هم دلاش آش صابون میخواهد اما کلاغها ظرف بزرگ ندارند و الاغه آش زیادی میخواهد. میگوید که دیگ را به او بدهند اما کلاغها قبول نمیکنند و الاغ هجوم میبرد سمت دیگ آش و … اگر میخواهید بدانید که الاغ قصه چه اتفاقی برایش افتاد، خواندن این داستان تصویری شیرین را به شما پیشنهاد میدهیم.
وزن | 82 گرم |
---|---|
ابعاد | 22 × 22 × 0.2 سانتیمتر |
نویسنده | |
تصویرگر | |
تعداد صفحه | 24 صفحه |
ناشر | تولیدکننده | |
سال نشر | |
جنس کاغذ | |
نوع جلد | جلد نرم |
نوع کتاب | |
شابک | 9786000107086 |
گروه سنی |
هنوز بررسیای ثبت نشده است.