صبحبهخیر همسایه
1,300,000 ریال
یک روز موشی میخواست املت درست کند. برای املت تخممرغ لازم داشت، اما تخممرغ نداشت. موش قدری فکر کرد و گفت: «میروم خانهی همسایهام، توکای سیاه و از او تخممرغ میگیرم.»
«صبحبهخیر همسایه…
2 عدد در انبار
داستان «صبح به خیر همسایه» مشارکت هیجانانگیز حیوانات برای پختن یک غذا است که سرانجام به پختن یک کیک میانجامد. یک روز صبح موشی از خواب بلند میشود و تصمیم میگیرد برای خودش املت درست کند اما متوجه میشود تخممرغ ندارد. میرود و از همسایهاش توکا میخواهد که اگر تخممرغ دارد به او بدهد اما توکا میگوید: «تخممرغ ندارم اما آرد دارم. اگر تخممرغ بگیریم میتوانیم کیک درست کنیم.» آنها باهم میروند پیش سنجاب میروند اما او هم تخممرغ ندارد و به جایش کره دارد. حالا آن سه نفر با آرد و کره میروند تا از موش کور بپرسند که تخممرغ دارد یا نه و این روند ادامه پیدا میکند تا تمام مواد لازم برای درست کردن کیک مثل: شکر، سیب، دارچین، کشمش و… توسط بقیه همسایهها مهیا میشود. خلاصه همه باهمکاری هم کیک را آماده میکنند ولی زمان قسمت کردن کیک که میشود برش کیک برای موش در نظر نمیگیرند و میگویند تو که چیزی نیاوردی و…
به نظر شما انتهای داستان چگونه تمام میشود؟ آیا به موش هم کیک میدهند؟
آیا تا به حال به کمک مادر یا مربی خود کیک درست کردهاید؟ دستورالعمل درست کردن کیک را بنویسید.
وزن | 182 گرم |
---|---|
ابعاد | 28 × 20 × 0.5 سانتیمتر |
نویسنده | |
تصویرگر | |
مترجم | |
ناشر | تولیدکننده | |
سال نشر | |
گروه سنی | |
شابک | 9786229588963 |
تعداد صفحه | 44 صفحه |
هنوز بررسیای ثبت نشده است.