توضیحات
بابای شکمبالشی، لپهای نرم و دستهای گرمی دارد و مانند هر بابای دیگری توی حمام میزند زیر آواز. او عضلههای قوی دارد البته غیر از شکمش. برای همین به او بابای شکمبالشی میگویم. از وقتی به دنیا آمدم بابا کنارم بود. گویی او را به من هدیه دادهاند. اما گاهیوقتها که دستهایش سرد میشود، میدانم که میخواهد با سرزنشها و فریادش طوفان بهپا کند. آنوقت دیگر همان بابای همیشگی و باحال نیست.
پسرک این داستان، ویژگیهای ظاهری و رفتاری پدرش را با واژههای ساده و دلنشین و با چاشنی طنز توصیف میکند. وصف پسرک از صدا و موی پدرش تا مهربانی و حتی عصبانیتش برای مخاطب کودک ملموس است چرا که بسیاری از این ویژگیها را در پدرش دیده و حس کرده است. پدر این داستان دوستداشتنی است اما مانند هر پدر دیگری گاهی بیحوصله و عصبانی میشود. کودک با خواندن این کتاب، رابطه میان خود و پدرش را بازنگری میکند و به ویژگیهای ظاهری و رفتاری او میاندیشد. محبت و حمایتش را میستاید و بیحوصلگی و خشماش را درک میکند، زیرا این خشم همیشگی نیست. مطالعه چنین کتابهایی به کودک احساس آرامش، امنیت و تنها نبودن در برابر مشکلات میدهند. شناخت احساسات و کنترل خشم و همچنین آشنایی با حقوق کودک میتواند در پایان بلندخوانی این کتاب بسیار سودمند باشد.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.