توضیحات
کتاب تصویری «اگر آدم برفی ها آب نشوند…» داستانی فانتزی است که در بطن خود کودک را از زیان ظلمپذیری آگاه میکند و از او میخواهد که عکس شخصیتهای داستان، دادخواهی و اعتراض را جانشین تسلیم کند.
بچههای روستا زمستان را دوست داشتند. آنها یک سال تمام صبر کرده بودند تا زمستان از راه برسد. حالا دو روز تمام بود که دانههای درشت برف یکریز میبارید و بالاخره روستا زیر لحاف سفیدی از برف فرو رفت… آن روز بچهها، حتی زودتر از زمانیکه صدای قارقار کلاغها بلند شود، با خوشحالی از خواب بیدار شدند. همه شالوکلاهکرده به سمت میدان روستا میآمدند تا بزرگترین آدمبرفی را بسازند. خوشحالی در چشم تکتک بچهها موج میزد. در آخر آن روز بچهها آدمبرفی چنان بزرگی ساخته بودند که تا به حال کسی مانند آن را ندیده بود. همه از دیدن آدمبرفی خیلی خوشحال بودند. اما فردای آن روز اتفاقی عجیب افتاد! قبل از بیدار شدن مردم روستا و حتی شنیده شدن صدای کلاغها، آدمبرفی بیدار شد و جان گرفت. حالا او میخواست رئیس و همهکارهی روستا باشد! اما مگر چنین چیزی ممکن است؟
کتاب «اگر آدم برفی ها آب نشوند…» افتخارات زیر را از آن خود کرده است:
- برندهی جایزهی Buch des Monats از آکادمی آلمان
- منتخب سیزدهمین فستیوال بینالمللی ادبی برلین
- راهیافته به لیست کتب آموزشی مدارس آلمان
همچنین این کتاب به زبانهای آلمانی، کرهای، فرانسوی و روسی ترجمه شده است.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.