گربه ی سیاه بدشانسی نمی آورد – مجموعه مرغدانی پرماجرا

داستان فانتزی و گرافیکی «گربه ی سیاه بدشانسی نمی آورد» از مجموعه‌ی «مرغدانی پرماجرا» منتشر شده است. بی‌اعتبار بودن خرافات و توجه به محبت و مهربانی از موضوعات محوری این داستان زیباست.

جوجه‌های مرغدانی هیچ کاری را بیشتر از ماهیگیری دوست نداشتند. برای همین آن روز همه کنار رودخانه نشسته بودند، چوب‌های ماهیگیری‌‌شان را توی آب انداخته بودند و منتظر بودند که ماهی چاق‌چله‌ای شکار کنند. اما از بد روزگار، هیچ ماهی‌ای آن دورواطراف نبود. تا اینکه ناگهان خروسک با خوشحالی فریاد زد: «من یک ماهی گرفتم؛ خیلی هم بزرگ است.» اما چیزی که او از آب بیرون کشید یک ماهی نبود؛ بلکه کیسه‌ای بزرگ بود که از داخلش بچه‌گربه‌ا‌ی سیاه و خیس بیرون آمد! حنایی و نوک‌دراز، دوتا جوجه‌ی شجاع مرغدانی تصمیم گرفتند که از گربه‌ی سیاه مراقبت کنند. اما باقی جوجه‌ها با دیدن این گربه‌ وحشت‌زده از آنجا دور شدند؛ چون گمان می‌کردند که گربه‌های سیاه بدشانسی می‌آورند. وقتی در ادامه‌ی داستان، اتفاقات عجیب‌وغریب زیادی رخ داد، ساکنان مرغدانی مطمئن شدند که گربه‌ی سیاه بدیمن است. اما آیا آن‌ها درست فکر می‌کردند؟

سلسله‌کتاب‌های «مرغدانی پرماجرا» برای کودکان گروه سنی دبستان نوشته شده است. در این کتاب‌‌ها، ضمن روایت یک داستان تازه، با اشاره‌ای کوتاه، کودکان با یکی از شخصیت‌های علمی، ادبی یا حتی افسانه‌ای آشنا می‌شوند. در کتاب «گربه ی سیاه بدشانسی نمی آورد»، به داستان گربه‌ی چکمه‌پوش اشاره شده است که در دنیا شهرت زیادی دارد. در حین خواندن کتاب، والدین می‌توانند به داستان‌ فرعی اشاره کنند و ارتباط آن را با متن اصلی برای کودک توضیح دهند.

دیگر جلدهای «مجموعه مرغدانی پرماجرا» عبارت‌اند از:

• روزی که قرار بود برادرم به دنیا بیاید
• روباه ها با مرغ ها کاری ندارند
• جوجه ای که می خواست فضانورد شود
• ای وای! خورشید را دزدیدند!
• مرغ هایی که طلسم شدند
• نوک دراز عاشق می شود
• پشم های طلایی ام کو؟
• چه کسی جانشین موش قصه گو می شود؟
• مرغکی که می خواست دریا را ببیند