پیرزن و عقاب – مجموعه قصه های مردم دنیا

به نظر شما، تبدیل کردن یک عقاب‌ به کبوتر امکان‌پذیر است؟! کتاب تصویری «پیرزن و عقاب» از مجموعه‌ی «قصه های مردم دنیا» منتشر شده است. مطالعه‌ی این افسانه‌ی متفاوت از کشور افغانستان کودکان را با تفاوت‌های بین فردی و اهمیت پذیرش آن‌ها آشنا می‌کند.

در زمان‌های خیلی خیلی قدیم، در جایی که فنجان‌ها هنوز بشقاب بودند و چاقوها و چنگال‌ها روی زمین درمی‌آمدند، پیرزنی زندگی می‌کرد که هیچ‌وقت عقاب ندیده بود. از قضا روزی از روزها، عقابی که با خوشحالی در آسمان پرواز می‌کرد، تصمیم گرفت برای استراحت روی زمین فرود بیاید. عقاب کمی به دوروبرش نگاه کرد و بی‌خبر از همه‌جا، درست، روبه‌روی خانه‌ی پیرزن روی شاخه‌ی یک درخت فرود آمد!

پیرزن به‌محض اینکه چشمش به عقاب افتاد، با خودش فکر کرد: «این پرنده حتماً یک کبوتر بامزه است!» آخر پیرزن هرگز عقاب ندیده بود و تا آن روز فقط یک‌عالمه کبوتر دیده بود! برای همین کمی به عقاب نگاه کرد و تصمیم گرفت ظاهر عقاب را به کبوتر تبدیل کند. او می‌خواست عقاب ناآشنا را به کبوتری آشنا تبدیل کند! اما مگر چنین چیزی شدنی است؟

داستان «پیرزن و عقاب» را ادریس شاه، نویسنده‌ی اهل افغانستان، نوشته است. ادریس شاه بیش از سی سال است که داستان‌های محلی کشورش را گردآوردی و بازنویسی می‌کند و بدین ترتیب آن‌‌ها را به فرهنگ غربی معاصر نیز معرفی می‌کند. این داستان‌ها که پیشینه‌ای کهن دارند، به تقویت انعطاف ذهنی و نگرش انسان‌ها در هر سنی کمک می‌کنند.

میدوِست بوک ریویو در تقدیر از داستان «پیرزن و عقاب» گفته است: «داستانی شگفت‌انگیز درباره‌ی پذیرش دیدگاه‌ها و چیزهای جدید.»

انتشارات نردبان از مجموعه‌ی «قصه های مردم دنیا»، نوشته‌ی ادریس شاه، عناوین زیر را منتشر کرده است:

• پیرزن و عقاب
• مرد و روباه
• هیولای سال نو
• پسرک زرنگ و مرد بی ادب