هیولای سال نو – مجموعه قصه های مردم دنیا

اگر نزدیک سال نو هیولایی بداخلاق از خواب بیدار شود و همه‌چیز را به هم بریزد، آن‌وقت مردم باید چه‌کار ‌کنند؟ کتاب تصویری «هیولای سال نو» از مجموعه‌ی «قصه های مردم دنیا» منتشر شده است. کودکان با مطالعه‌ی این افسانه، علاوه‌بر لذت بردن، با افسانه‌ای از پیشینه‌ی فرهنگی مردم چین، آداب و رسوم این کشور و چگونگی برگزاری مراسم سال نو در چین آشنا می‌‌شوند.

مردم تمام دنیا با فرا رسیدن سال نو مشغول جشن و شادمانی می‌شدند. اما مردم چین سال نو را دوست نداشتند. راستش را بخواهید آن‌ها از فرا رسیدن سال نو وحشت داشتند! برای همین از پیر و جوان گرفته و حتی کودکان، اسباب و وسایل‌شان را جمع می‌کردند و به کوه‌های اطراف پناه می‌بردند تا در امان باشند. اما آن‌ها از چه چیزی می‌ترسیدند؟ خب، معلوم است؛ از «هیولای سال نو»! همان موجود ترسناکی که سرش مثل اژدها و تنش مثل تمساح تیغ داشت و تمام طول سال در اعماق دریاها مثل یک تکه سنگ به خواب می‌رفت. موجودی غریب که در شب سیصدوشصت‌وپنجمین روز سال بیدار می‌شد و به ساحل می‌آمد تا چیزی بخورد. و چه خوراکی بهتر از آدمیزاد!

آن سال هم تمام مردم به کوه‌ها فرار کردند؛ به‌جز مادربزرگ که خیلی پیر شده بود و مجبور بود که همراه نوه‌اش در خانه پناه بگیرد. و البته پیرمرد گدایی که برای پیدا کردن لقمه‌غذایی به دهکده آمده بود. اما آیا این پیرمرد واقعاً گدایی معمولی بود یا فرشته‌ای برای نجات دهکده از دست «هیولای سال نو»؟

انتشارات نردبان از مجموعه‌ی «قصه های مردم دنیا»، نوشته‌ی ادریس شاه، عناوین زیر را منتشر کرده است:

• پیرزن و عقاب
• مرد و روباه
• هیولای سال نو
• پسرک زرنگ و مرد بی ادب