منم یک دوچرخه میخوام
350,000 ریال
سرجیو سوار یک دوچرخهی نو بود و من دنبالش میدویدم. از نفس افتاده بودم. سرجیو گفت: «دوباره به پدرت و مادرت بگو برایت دوچرخه بخرند. تولدت نزدیک است.»
سرجیو نمیدانستند که خانوادهی من مثل خانوادهی او نیستند و نمیتوانند برای تولدم دوچرخه بخرند.
9 عدد در انبار
پسرک داستان هر بار که مجبور میشود مسیر خانه تا مدرسه را با پای پیاده بدود با خودش میگوید: «منم یک دوچرخه میخوام». اما مسئله اینجاست که او خانوادهای پرجمعیت دارد و والدینش نمیتوانند برای او دوچرخه بخرند. تا اینکه یک روز در فروشگاه اتفاق عجیبی میافتد. پسرک از روی زمین پولی با مبلغ زیاد پیدا میکند. آن را توی جیبش میگذارد و به صاحبش برنمیگرداند. به نظر شما، پسرک با این پول میتواند دوچرخهای برای خودش بخرد؟ یا باید پول را به صاحبش برگرداند؟ اصلاً نکند یکدفعهای پول را گم کند!
داستان تصویری «منم یک دوچرخه میخوام» داستانی دربارهی اشتباه کردن، پشیمان شدن و انجام دادن کار درست است.
وزن | 148 گرم |
---|---|
ابعاد | 23 × 23 × 0.2 سانتیمتر |
نویسنده | |
تصویرگر | |
مترجم | |
تعداد صفحه | 36 صفحه |
سال نشر | |
ناشر | تولیدکننده | |
جنس کاغذ | |
نوع جلد | جلد نرم |
شابک | 9786004775762 |
گروه سنی |
هنوز بررسیای ثبت نشده است.