سوراخ

کتاب «سوراخ» داستان تصویری جالب و منحصربه‌فردی درباره‌ی پذیرش جاهای خالی زندگی‌مان است! فقدان‌ها و خالی‌هایی که باید با نبودن‌شان کنار بیاییم و بپذیریم که با وجود خلاءها، باید باز هم به زندگی‌مان ادامه دهیم.

در بیشتر صفحات کتاب «سوراخ» هیچ‌ متنی دیده نمی‌شود؛ بنابراین بیشترین بار انتقال مفهوم بر عهده‌‌ی تصاویر است. ایویند تورشتر، نویسنده و تصویرگر این اثر، با قرار دادن یک سوراخ کوچکِ ثابت در میانه‌ی صفحات کتاب، موقعیت‌های طنزآمیز جذابی را برای مخاطب خلق کرده است؛ همچنین نکته‌سنجی او سبب شده است که مخاطب خود را نه در حال خواندن کتاب، که مشغول دیدن انیمیشنی جذاب ببیند.

فکر کنید مشغول اسباب‌کشی به خانه‌ی جدید هستید و جابه‌جا کردن جعبه‌های سنگین حسابی عرق‌تان را درآورده است. می‌نشینید کمی خستگی درکنید که ناگهان… ناگهان چشم‌تان به سوراخی روی دیوار، درست کنار دستگیره‌ی در، می‌افتد! از جا بلند می‌شوید. شاید فکر ‌کنید که اشتباه دیده‌اید! اما بعد که از توی سوراخ خوب نگاه می‌کنید، باورتان می‌شود که بله، در خانه‌‌ی جدیدتان سوراخی روی دیوار جا خوش کرده است! دستگیره را می‌چرخانید و در را باز می‌کنید تا از آن طرف دیوار اوضاع را بررسی کنید. اما وقتی پشت دیوار را نگاه می‌کنید، سوراخ سر جایش نیست. یعنی چه؟! این دیگر چه مدل سوراخی است؟ هاج‌وواج برمی‌گردید وسط سالن، که یک‌دفعه سکندری می‌خورید و می‌افتید زمین! خدای من! سوراخ راه رفته و آمده وسط سالن! و بله! پای‌ شما هم به همان سوراخ گیر کرده و نقش زمین شده‌اید!

«سوراخ»‌ی در آپارتمان شماست که برای خودش حرکت می‌کند! انگاری، واقعاً یک جای کار می‌لنگد! اما حالا باید چه‌کار کرد؟