اسموکی، اسب گاوچران

رمان «اسموکی، اسب گاوچران» داستانی فانتزی و ماجراجویانه درباره‌ی زندگی یکی از اسب‌های وحشی است. داستانی درباره‌ی طبیعت و آزادی، در بند کشیده شدن و در نهایت، احساس تعلق خاطر.

در یکی از روزهای بهاری، که بادی ملایم در جریان بود، کره‌‌اسبی زیبا در طبیعت وحشی غرب آمریکا به دنیا آمد. اسب کوچک کاملاً سیاه‌رنگی که نام اسموکی (دودی) را برایش انتخاب کردند؛ البته این نام چهار سال بعد برای او انتخاب شد… و تا آن زمان، اسب کوچک اتفاقات زیادی را از سر گذراند.

اسموکی در دشتی سرسبز به دور از طویله و آغل به دنیا آمد و در لحظه‌ی تولد، هیچ انسانی را ندید. کسی برای کمک به سمت او نیامد. برای همین هم کره‌اسب زیبا به‌تنهایی تمام تلاشش را به کار بست تا بتواند روی پاهایش بایستد. در این بین، تنها چیزی که به او قوت قلب می‌داد، حضور مادرش بود؛ اسبی وحشی که تمامی آن دشت و ارتفاعات اطراف را می‌شناخت. در آن روز، اسبِ مادر با هر تلاش اسموکی، با شیهه‌ای آرام، او را تشویق می‌کرد. شاید اسموکی فکر می‌کرد که در پناه مادر تا همیشه در امان خواهد بود، در دشت‌های گسترده، آزاد و رها زندگی خواهد کرد و هیچ جانوری نمی‌تواند این آزادی را از او بگیرد؛ نه مار سمی و نه حتی گرگ‌های گرسنه. اما روزی ‌که سروکله‌ی موجودی غریبه و دوپا در دشت پیدا شد، همه چیز در زندگی اسموکی تغییر کرد: آزادی‌اش، خانه‌اش و حتی نامش!

ویلیام جیمز، نویسنده‌ی کانادایی فرانسوی‌تبار، خالق داستان‌هایی از غرب وحشی است. در این میان، رمان «اسموکی، اسب گاوچران» در سال ۱۹۲۷ جایزه‌ی نیوبری را برای او به ارمغان آورده است. از دیگر رمان‌های او می‌توان به گاوچران آمریکایی و اولین اسب من و اسب سیاه اشاره کرد. تمام این آثار را خود جیمز تصویرگری کرده است.