توضیحات
در کتاب «بگذارید بخوابم گوسفندها!» میخوانیم که:
آموس کوچولو چشمهایش را بسته بود و گوسفندهای توی ذهنش را یکییکی میشمرد تا خوابش ببرد. اما خواب کجا بود؟ چون یکدفعه صدای تالاپی آمد و بعدش هم یکی دیگر! بله، از توی ذهن آموس دوتا گوسفند چاق و تپلی پریده بودند توی اتاقخواب او و شیطنت میکردند! تعجب کردید و چشمهایتان گرد شد؟ خب، حق دارید! اما گوسفندها حسابی شاکی بودند و دلشان میخواست به جای اولشان برگردند. برای همین از آموس خواستند برایشان نردهای درست کند تا از روی آن بپرند؛ چون فقط اینطوی میشود گوسفندها را شمرد! آموس هم پیش از آنکه سروکلهی باقی گوسفندها پیدا شود، زودی دست به کار شد!
اگر والدین قبل از خوابِ فرزندشان در کنار او بنشینند و برایش کتاب بخوانند، این کار بهصورت عادت درمیآید. با کتابخوانی کودک آرامتر شده و بهتر به خواب میرود. «بگذارید بخوابم گوسفندها!»، با نثر و تصاویر بامزهاش، قبل از خواب لبخند را به لب فرزندتان میآورد. این کتاب هجدهمین جلد از مجموعهی «قصههای قبل از خواب» است.
جلدهای دیگر مجموعه «قصههای قبل از خواب» با عناوین زیر به چاپ رسیده است:
هنوز بررسیای ثبت نشده است.