توضیحات
اگر از درس علوم متنفرید، با داستان شگفتآور «توبی لولنس، زندگی معلق» عاشق درختان میشوید؛ آنقدر که دوست دارید به اولین پارک محلهتان بروید، آدمها گاه قدبلندند و گاه قدکوتاه، برخی در خانههای آجری یکطبقه زندگی میکنند و برخی در آپارتمانهای شیشهای بلندِ بلند؛ اما «توبی لولنس، زندگی معلق» داستانی کاملاً متفاوت را روایت میکند.
توبی پسرکی سیزدهساله است که با پای زخمی خودش را توی حفرهی درخت جا داده است، البته قدش بلندتر از آن است که بهسادگی بتواند خودش را پنهان کند؛ یک متر و چهل سانت؟ یک متر و نیم؟ نه، او فقط یکونیم میلیمتر قد دارد و روی گونهی چپش جای زخم افقی کوچکی دیده میشود! او که پیشتر در پاییندست درخت زندگی میکرده، حالا تحت تعقیب است! بله، درست شنیدید پسری یکونیم میلیمتری ساکن پاییندست درخت! اما این همهی شگفتی ماجرا نیست؛ چون توبی در حال فرار از دست اهالی درخت است و به کارکنان خطرناک جو میچ برای زنده دستگیر کردنش قول جایزهی یکمیلیونی دادهاند!
جهان تصویرشدهی دو فومبل، این نویسندهی فرانسوی، سرشار از زیباییها و حتی ناکامیهای دنیای حقیقی است؛ نبردی آشکارا میان خیر و شر، دوستی و نفرت، و درستی و نادرستی، که در دل ماجرای تعقیب و گریز پسرکی سیزدهساله به نام توبی گنجانده شده است.
انتشارات شهر قلم، به دنبال انتشار «ادبیات ۵ قاره»، ماجرای «توبی لولنِس» را در زیرشاخهی ادبیات فرانسه، در مجموعهای ۲ جلدی با عناوین زیر چاپ کرده است:
هنوز بررسیای ثبت نشده است.