رویای یک گرگ تنها

کتاب «رویای یک گرگ تنها» داستانی است درباره‌ی تلاش برای تحقق رؤیاها که گاه منجر به کمال‌گرایی منفی می‌شود؛ داستان ماده‌گرگی که به‌تنهایی با تمام سختی‌ها می‌جنگد تا توله‌هایش را به جایی برساند که آرزویش را دارد.

داستان از جایی شروع می‌شود که زیلان، گرگ ماده‌‌ای باردار، در آستانه‌ی وضع حمل قرار دارد. این در حالی است که او جفتش، بلک‌مالبری، را از دست داده است. زیلان تصمیم می‌گیرد رؤیای بلک‌مالبری را به کمک یکی از توله‌هایش تحقق ببخشد: رؤیای «گرگِ پادشاه» شدن. در این مسیر سخت و طولانی، زیلان تنهاست، اما از پا نمی‌نشیند، حتی اگر تحقق این رؤیا به ضرر توله‌هایش باشد…

گرگ‌ها در طول زمستان به‌صورت گله‌ای زندگی می‌کنند، اما بهار که فرا می‌رسد از یکدیگر جدا می‌شوند و به‌تنهایی در دامنه‌ی کوهستان برفی بهار را به تابستان می‌رسانند. زیلان با دشواری‌های گوناگونی روبه‌روست. او باید سرپناه امنی برای توله‌هایش داشته باشد، خود و آن‌ها را سیر نگه دارد و مراقب خطرات گوناگونی مثل حیوانات درنده، وضعیت آب‌وهوا و… باشد.

این رمان نوجوان، نثری پرکشش و داستانی ماجراجویانه و سرشار از فرازونشیب‌های تأثیرگذار دارد.