شبی که بابا رفت زندان

290,000 ریال

یک‌بار که رفتیم ملاقات بابا گفت: «پیکاسو! من همه‌چیز را خراب کردم و برای شما دردسر درست کردم. معذرت می‌خواهم. امیدوارم شما من را ببخشید.»

اصلا نمی‌دانستم چه جوابی به بابا بدهم. فقط سرم را تکان می‌دادم.

20 عدد در انبار

- +

20 عدد در انبار