قصه هایی برای دختران

3,000,000 ریال

یکی بود، یکی نبود. زن و شوهر جوانی بودند که سال‌های درازی آرزوی بچه‌دار شدن داشتند. بالاخره یک روز، آرزوی آن‌ها برآورده شد و زن فهمید که به‌زودی صاحب بچه‌ای می‌شوند. پشت خانه‌ی آن‌ها باغ زیبایی پر از گل‌های بسیار زیبا بود. اما زن و شوهر جوان جرئت نمی‌کردند وارد باغ شوند؛ زیرا این باغ مال جادوگر بدجنسی بود که همه از او می‌ترسیدند.

 

معرفی صوتی کتاب «قصه‌هایی برای دختران» را بشنوید:

 

پخش‌کننده صوت

3 عدد در انبار

- +

3 عدد در انبار