پله بازی

450,000 ریال

همه‌ی عروسک‌ها گرسنه بودند. مامان‌رؤیا دست به کار شد. هویج و لوبیا را توی دیگ انداخت و یک ناهار خوش‌مزه پخت. غذا که آماده شد، گلی گفت: «من سفره می‌اندازم.»

پری گفت: «من نان می‌آورم.»

خرسی گفت: «من بشقاب می‌آورم.»

سوگلی گفت: «من قاشق می‌آورم.»

مامان‌رؤیا گفت: «من هم غذا را می‌آورم.»

 

معرفی صوتی کتاب «پله بازی» را بشنوید:

 

پخش‌کننده صوت

5 عدد در انبار

- +

5 عدد در انبار