اردک کشاورز

800,000 ریال

روزی روزگاری اردکی بود که از بخت بد با کشاورز پیر و تنبلی زندگی می‌کرد. اردک همه‌ی کارهای مزرعه را انجام می‌داد. کشاورز تمام روز توی تخت می‌ماند. او مدام فریاد می‌زد: «کارها رو‌به‌راه است؟». اردک جواب می‌داد: «کواک!». اردک بیچاره گوسفندها را از تپه پایین می‌آورد، مرغ‌ها را توی مرغ‌دانی می‌کرد و… و کشاورز مدام فریاد میزد: «کارها رو‌به‌راه است؟». اردک جواب می‌داد: «کواک!».

5 عدد در انبار

- +

5 عدد در انبار