خرگوش آبی کوچولو

900,000 ریال

یک روز صبح، پسر بیدار شد و خرگوش را جلوی خودش گرفت. به موهای کهنه، گوش‌های افتاده و دم پاره‌اش خیره شد. پسر خرگوش را زیر بغلش زد و از پله‌ها پایین رفت. پسر مادرش را کنار ماشین لباسشویی دید و خرگوش آبی را به او داد. خرگوش ناگهان نگران شد. چه اتفاقی داشت می‌افتاد؟

4 عدد در انبار

- +

4 عدد در انبار