شکلات خورخوره

رمان مصور «شکلات خورخوره» داستانی جذاب و خواندنی است که فرزند شما، بی‌شک، دو سه روزه خواندن آن را به پایان می‌رساند؛ داستانی جذاب درباره‌ی پسرکی که با خودخواهی و شکلات خوردن‌های بی‌وقفه‌اش همه را به دردسر می‌اندازد. نویسنده در این داستان، به شیوه‌ای غیرمستقیم اهمیت خوردن غذاهای سالم را به کودکان یادآوری می‌کند.

تا به حال کسی را دیده‌اید که تمام زندگی‌اش را پای خوردن شکلات بگذارد؟ راستش را بخواهید جان مایداس زندگی خیلی خوبی داشت. در خانه‌ای قشنگ و همراه با خانواده‌ای آرام زندگی می‌کرد. دوستی به نام سوزان داشت که همیشه با هم بودند. حتی در مدرسه هم درس‌هایش را به‌خوبی می‌خواند و در گروه موسیقی ترومپت می‌نواخت. اما جان کوچولو نقطه‌ضعفی بزرگ داشت: او عاشق خوردن شکلات و آب‌نبات بود؛ آن هم از هر نوعی! نوقای عسلی، آب‌نبات چوبی، تافی ژله‌ای، آب‌نبات قیچی، آب‌نبات‌ میوه‌ای، شاه‌بلوط شکلاتی، شکلات بادام‌زمینی و… شاید پیش خودتان بگویید. خوردن یکی دوتا شکلات و آب‌نبات‌ در روز که اشکالی ندارد! اما مگر جان به این تعداد راضی بود؟ او دلش می‌خواست تمام روز، صبح و ظهر و شب شکلات بخورد! حتی بیشتر وقت‌ها پول ناهارش را نگه می‌داشت تا یک برش کیک شکلاتی اضافه‌تر بخرد! اما یک روز اتفاقی عجیبی افتاد. با خوردن یک تکه شکلات سحرآمیز همه چیز تغییر کرد! از آن به بعد، جان هر چیزی را که توی دهانش می‌گذاشت، بدون لحظه‌ای درنگ به شکلات تبدیل می‌شد! فرقی هم نمی‌کرد که آن چیز ته مدادش باشد یا آبی که توی لیوان بود! آیا شما برای خلاصی جان از این وضعیت راهی به ذهن‌تان می‌رسد؟

راستی، پاتریک اسکین کاتلینگ، نویسنده‌ی موفق داستان «شکلات خورخوره»، این کتاب را با توجه به علاقه‌ی بی‌حد پسرش به شکلات نوشته است!