توضیحات
کتاب «تو مامانمی» داستانی تصویری دربارهی پرنده کوچولویی است که تنهاست و دلش مامان میخواهد. خالق این اثر، به شیوهای بسیار جذاب، داستانی با موضوع فرزندخواندگی را برای کودکان روایت کرده است. کودکان در خلال خواندن این داستان، از طریق تصاویر با جانوران گوناگون و ویژگیهای ظاهری آنها نیز آشنا خواهند شد.
آیا قیافهی مامان هرکسی باید دقیقاً شبیه خودِ خودش باشد؟ این سؤالی بود که وقتی کوکو، پرندهی کوچولو، به دنبال مادرش میگشت برایش پیش آمد! ماجرا از این قرار بود که کوکو تنها زندگی میکرد. اما این تنهایی را دوست نداشت. او دلش میخواست مامان داشته باشد. اما چهکسی میتوانست مادر او باشد؟ خب، او باید حسابی به اطرافش نگاه میکرد، بلکه مامانش را پیدا کند.
رنگ بدن کوکو زرد بود. برای همین با خودش فکر کرد که رنگ بدن مامانش هم باید زرد باشد. برای همین رفت سراغ خانم زرافه و به او گفت: «خانم زرافه! شما مثل من زرد هستید! شما مامانم هستید؟» خانم زرافه کمی به کوکو نگاه کرد و جواب داد: «متأسفم ولی من مثل تو بال ندارم.» حالا کوکو باید به دنبال کسی میگشت که بال داشته باشد. برای همین هم شالگردنش را محکم دور گردنش پیچید و رفت سمت قطب! به نظر شما، یکی از پنگوئنهای قطبی، که از قضا بال هم دارد، میتواند مامان خوبی برای کوکو باشد یا او حالا حالاها باید دنبال مامانش بگردد؟
هنوز بررسیای ثبت نشده است.