توضیحات
داستان تخیلی «کمک! پدر و مادرها به مدرسه می آیند» دهمین جلد از مجموعهی ۲۰ جلدی «مدرسه نابودکنندگان اژدها» است که زبانی طنزآمیز و دوستداشتنی دارد.
پدر و مادرها به اندازهی کافی دردسرساز هستند، چه برسد به اینکه قرار باشد همگی با هم به «مدرسه نابودکنندگان اژدها» بیایند! اوضاع زمانی بدتر میشود که دانشآموزان خبردار میشوند باید جلوی والدینشان نمایش بازی کنند؛ آن هم در نمایشنامهای با عنوان «ماجراهای کلهخربزه، شوالیهی ریزهمیزه». آنگوس مجبور است نقش تنها دختر نمایش، یعنی شاهزادهخانم، را بازی کند و برای همین خیلی عصبانی است! اما ویگلافِ ریزهمیزه خیلی خوشحال است، چون برای بازی در نقش اصلی انتخاب شده است؛ یعنی، نقش خودِ شوالیهی ریزهمیزه! با وجود این، آمدن والدین به مدرسه عاقبت خوشی ندارد. ویگلاف میترسد که پدرش در مدرسه هم از شوخیهای بیمزهاش دست برندارد و اریکا نگران است که والدینش با دهنلقی راز او را برملا کنند. اما او چه رازی دارد؟ به نظر شما، در این جلد، بچهها میتوانند جلوی خرابکاریهای والدینشان را بگیرند؟
مری پاپ آزبورن، نویسندهی مجموعه داستانهای «خانهی درختی جادویی»، در ستایش شخصیت ویگلاف گفته است: «او قهرمانی جوان است که میتواند برادر کوچک هری پاتر باشد!»
انتشارات آفرینگان مجموعهی ۲۰ جلدی «مدرسه نابودکنندگان اژدها» را با عناوین زیر منتشر کرده است:
هنوز بررسیای ثبت نشده است.