سومین قارچ

در کتاب «سومین قارچ» با ملوین، بابابزرگ اِلی، آشنا می‌شویم که یکی از دانشمندان مشهور دنیاست… اما حالا خودش را به نوجوانی ۱۴ساله تبدیل کرده که پاهایش بوی گند می‌دهد و هرچیزی را که توی یخچال پیدا کند، درو می‌کند! فکرش را بکنید بابابزرگ آدم بشود هم‌کلاسی‌اش!
خب معلوم است که هرطوری باشد اِلی از حضور او خیلی خوشحال است.
بابابزرگ نوجوان خیلی با مدرسه‌ی راهنمایی سازگاری ندارد، ولی الی و بهترین دوستش راج، به این موضوع اهمیتی نمی‌دهند. ملوین باعث می‌شود همه‌چیز جالب باشد. وقتی الی و ملوین برای نمایشگاه علوم منطقه هم‌گروه می‌شوند، پروژه‌شان خیلی موفق‌تر از آنچه فکرش را می‌کردند، از آب درمی‌آید. اما درباره‌ی آزمایشات دیگرِ زندگی الی، خب، اوضاع به این خوبی پیش نمی‌رود. کاشف به عمل می‌آید که مدرسه‌ی راهنمایی اصلاً قابل پیش‌بینی نیست؛ بعضی اوقات حتی آزمایش‌هایی که برنامه‌ریزی خیلی دقیقی دارند، به نتایجی غیرمنتظره می‌رسند.
کتاب «سومین قارچ»، نوشته‌ی جنیفر اِل. هالم، یادمان می‌آورد که به چیزهای غیرقابل پیش‌بینی باور داشته باشیم. کسی چه می‌داند شاید بابابزرگ شما هم هم‌کلاسی‌تان شد!