انجمن یوزهای شریف

1,120,000 ریال

وسط رخت‌خوابم نشسته بودم و زل زده بودم به دیواره‌ی کوه جنوبی روستا. ساعت باید نه یا ده بود که می‌توانستم برجستگی‌های رویش را که شبیه آدمک بود، تشخیص بدهم. سه آدمک غول‌آسا که دوستانه تنگ هم چسبیده بودند.

5 عدد در انبار

- +

5 عدد در انبار