فریدر داد می زند: مامان بزرگ! – مجموعه فریدر (جلد ۱)
1,000,000 ریال
فریدر داد میزند و دامن مامانبزرگ را میکشد: «مامانبزرگ! پس کِی میرویم پیکنیک؟ خودت قول دادی!»
مامانبزرگ بلند داد میزند: «خیلی خب حالا! دامنم را ول کن، وروجک!»
و از پنجره بیرون را نشان میدهد: «مگر نمیبینی از آسمان مثل لولهی آفتابه شُرشُر باران میبارد؟ نمیشود رفت پیکنیک.»
معرفی صوتی کتاب «فریدر داد می زند: مامان بزرگ!» را بشنوید:
3 عدد در انبار
کتاب مصور و طنزآمیز «فریدر داد می زند: مامان بزرگ!» اولین جلد منتشرشده از مجموعهی «فریدر» است. مجموعه داستانهایی کوتاه که پر از شیرینکاریهای فریدر و همراهیهای شیطنتآمیز مامانبزرگ با اوست. این داستانها هم برای بچهها دوستداشتنیاند و هم مامانبزرگها عاشقشان میشوند. پس اگر نوهای کوچک دوروبرتان دارید، خواندن این مجموعه را بههیچوجه از دست ندهید!
وقتی بچهی کوچکی دلش میخواهد به پیکنیک برود، اما از آسمان شُرشُر باران میبارد، باید چهکار کرد؟ آن روز فریدر کوچولو هر کاری کرد تا مامانبزرگ را راضی کند او را به زمین بازی ببرد تا در گوشهای دنج پیکنیکشان را راه بیندازند. اما باران لعنتی همه چیز را خراب کرد… حالا مامانبزرگ میخواهد سفره را روی میز آشپزخانه پهن کند تا همانجا پیکنیک را برگزار کنند! اما مگر چنین چیزی شدنی است. پیکنیکِ سر میز آشپزخانه که پیکنیک نیست! برای همین هم فریدر تصمیم میگیرد تا خوراکیها خراب نشدهاند، دستهی موزها را از توی سبد بردارد و خودش تنهایی برود پیکنیک، آن هم روی فرش اتاقش! به نظر شما، خوردن چهار تا موز ممکن است حال فریدر را بهتر کند؟ راستی مامانبزرگ کجاست؟ آیا او هنوز پشت میز آشپزخانه نشسته است یا بیرون از خانه، زیر باران، منتظر فریدر کوچولو است؟
از مجموعه «فریدر» کتابهای زیر نیز منتشر شده است:
- فریدر بلند داد می زند: مامان بزرگ! (جلد ۲)
- فریدر و مامان بزرگ با هم داد می زنند! (جلد ۳)
- فریدر داد می زند، مامان بزرگ بیشتر داد می زند! (جلد ۴)
وزن | 132 گرم |
---|---|
ابعاد | 18.5 × 14 × 0.6 سانتیمتر |
نویسنده | |
تصویرگر | |
مترجم | |
تعداد صفحه | 120 صفحه |
ناشر | تولیدکننده | |
سال نشر | |
جنس کاغذ | |
نوع جلد | جلد نرم |
نوع کتاب | |
شابک | 9786004137423 |
گروه سنی |
هنوز بررسیای ثبت نشده است.