نگهبان گل ها

کتاب «نگهبان گل ها» داستانی تصویری درباره‌ی دخترکی طبیعت‌دوست به نام مِی است؛ دختر کوچولویی که دوست دارد باغچه‌اش را به خانه‌ی جدیدش در شهر ببرد!

مِی به همراه مامان و بابا و خواهر (یا برادر کوچولویش)، اردکی که توی کوله‌اش جا داده است، گل توی دستش و اسباب و اثاثیه‌شان به شهر می‌آید. مِی عاشق طبیعت است. اما اگر از پنجره‌ی ساختمانِ خانه‌ی جدید خانواده‌ی مِی به بیرون نگاه کنیم، فقط و فقط ساختمان‌های سیمانی می‌بینیم. و مِی این را دوست ندارد. او هنوز هم دلش می‌خواهد در میان سبزه‌ها بدود و از راه‌های پرپیچ‌وخم در دل طبیعت گذر کند. اما در شهر که خبری از گل و سبزه نیست! تازه توی خانه هم همه چیز خشک و بی‌روح است؛ هر گوشه‌وکناری را که نگاه می‌کنی، مامان و بابا فقط جعبه‌های اثاثیه را چیده‌اند. مِی دوست دارد بین گل‌ها بدود و پروانه‌ها را دنبال کند… برای همین تصمیم می‌گیرد پروانه و گل‌ها را کفِ خیابان یا روی جعبه‌های اسباب و اثاثیه نقاشی کند تا این‌طوری باغچه را به محله و خانه بیاورد. اما کمی بعد، باران می‌بارد و زمین‌ها پاک می‌شوند. تازه بابا هم جعبه‌های اثاثیه را جابه‌جا می‌کند. این‌طور که پیداست تمام زحمات مِی برای ساختن باغچه از بین رفته است. حالا او باید چه‌کار کند؟