توضیحات
گورمی راکلز «بچهدیو»ی بود خیلی کوچولو، خیلی آبی و خیلی پشمالو. با دمی بلند و فقط یک دندان نیش بهدردبخور. گورمی همراه مادرش موگرا موسیخکن و پدرش گرومبور لندهور در خانهی شمارهی ۱ تپهی درخت نخود زندگی میکرد. خانهی آنها بزرگترین خانهی روی تپه بود؛ چون که راستش را بخواهید اصلاً خانهی دیگری آنطرفها نبود. خودتان بگویید کسی را میشناسید که حاضر باشد در همسایگی دیوها زندگی کند؟ برای همین گورمی دوست داشت از خانه دور شود و ببیند که در سرزمینهای آنطرف تپه چه خبر است. اما پدرش هرگز اجازهی چنین کاری را به گورمی نمیداد. چون فکر میکرد او هنوز به اندازهی کافی دیو نیست! گورمی میدانست که حالا حالاها باید روی غرشهایش کار کند. در عین حال خودش را خوب میشناخت و میدانست از ترسناکترین دیوها چیزی کم ندارد؛ فقط باید این موضوع را ثابت میکرد. برای همین هم نقشهای کنید؛ آن هم چه نقشهای!
کتاب ۵۰۰ صفحهای «بچهدیو» ۶ جلد زیر را در بر میگیرد:
- بچهدیو کوچولو (جلد ۱)
- بچهدیو و شیطونک (جلد ۲)
- جشن تولد بچهدیو (جلد ۳)
- بچهدیو پهلوان (جلد ۴)
- دردسر بچهدیو (جلد ۵)
- رقابت بچهدیو (جلد ۶)
هنوز بررسیای ثبت نشده است.