توضیحات
کتاب «آی قصه قصه قصه ۶» شامل ۹ قصهی کوتاه از سرزمین ایران و دیگر کشورهاست؛ قصههایی که از یکی بود، یکی نبود میگویند و از روزی، روزگاری…
قصهی آفتابخاتون و مهتابخاتون را شنیدهاید؟ دو تا خواهری که هر روز کنار هم مینشستند و میرشتند و میبافتند و از هر دری حرف میزنند. تا اینکه یک روز خروسک مهتابخاتون رفته بود روی بام همسایه و به توتخشکهای همسایه نوک زده بود. همسایه هم معطل نکرده بود و با چوب به پای او زده بود! این شد که مهتابخاتون دلش از همسایه چرکین شد و بد او را پیش خواهرش گفت. اما آن شب وقتیکه آفتابخاتون خوابیده بود، خواب دید که کبوتری سفید از لب بام خانهاش پر کشید و رفت. از خواب که پرید با خودش گفت: «خوابم میگوید کبوتر عمرت همین روزها میپرد و میرود. حالا که چیزی به آخر عمرم نمانده بهتر است که نه از کسی بد بگویم و نه بد بشنوم.» اما فردای آن روز خواهرش، مهتابخاتون، باز با دل پُر پیش او آمد. انگاری هر جوری که شده دلش میخواست کار همسایهاش را تلافی کند. اصلاً دوست داشت ارّه بردارد و درخت توت همسایه را از وسط نصف کند! میبینید یک ناراحتی کوچک چه ماجرایی درست کرد!
حالا، با این اوصاف، آفتابخاتون چطور میتواند به قولش پایبند بماند و باقی عمرش را نه بد بگوید و نه بد بشنود؟ آیا او راهحلی برای آشتی دادن مهتابخاتون و همسایه پیدا میکند یا نه؟
قصهگویی سنتی است دیرپا و پربار که باید آن را همانگونه که نسلهای پیش از ما حفظ کردهاند، حفظ کنیم و به نسلهای آینده بسپاریم. از این رو، انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مجموعهی «آی قصه قصه قصه» را در ۷ جلد منتشر کرده است؛ مجموعه قصههای جذابی که هم کودکان دههی ۶۰ و هم کودکان امروز با آنها خاطره دارند.
جلدهای دیگر این مجموعه:
هنوز بررسیای ثبت نشده است.