بلوط طلایی

«بلوط طلایی» داستانی درباره‌ی غرور، اهمیت کار گروهی و دوستی است. کودکان با توجه به ویژگی‌های فردی خود شاید در کسب مهارتی خاص از دیگران پیشی بگیرند. این امر به نوبه‌ی خود خوب است. اما کودک باید اهمیت کار گروهی را نیز دریابد؛ زیرا همیشه نمی‌تواند به‌صورت انفرادی کارهایش را پیش ببرد. کودک باید بداند که بی‌شک زمانی به کمک دیگران نیاز خواهد داشت و می‌‌بایست از دوستان‌ و اطرافیانش کمک بخواهد. کتاب «بلوط طلایی» این پیام را در قالب داستانی شیرین به کودکان منتقل می‌کند.

سنجاب خاکستری عاشق سرعت بود. او در مسابقات زیادی شرکت کرده‌ بود و همیشه هم به دلیل سرعت بالایی که داشت برنده شده ‌بود. اما مسابقه‌ی امسال «بلوط طلایی» به‌صورت گروهی در جنگل برگزار می‌شد و مسابقه گروهی چندان مورد علاقه سنجاب خاکستری نبود؛ زیرا دوستانش سرعت چندان بالایی نداشتند! با وجود این، سنجاب خاکستری چاره‌ای نداشت، برای شرکت در مسابقه مجبور بود که قبول کند به‌صورت گروهی مسابقه دهد. روز مسابقه فرا رسید. سنجاب با سرعت شروع به پریدن از این شاخه به آن شاخه کرد، اما دوستانش خرگوشی، لاکی، پرنده‌ی آبی و سگ آبی نمی‌تواستند به پای سرعت سنجاب برسند و عقب می‌ماندند. آن‌ها به شاخه‌ها گیر می‌کردند، می‌افتادند و… این‌طوری شد که سنجاب از گروه جلو افتاد و رفت و رفت تا جایی که دیگر صدای دوستانش را هم نمی‌شنید… اما بالاخره بلوط طلایی را پیدا کرد؛ بزرگ‌ترین بلوط طلایی که به عمرش دیده بود. با وجود این، بلوط طلایی آن‌قدر بزرگ و سنگین بود که سنجاب خاکستری به‌سختی می‌توانست تکانش دهد، نگاهی به اطراف کرد و دید که تنهاست…

به نظر شما، آیا سنجاب خاکستری برنده‌ی مسابقه می‌شود؟ او برای رساندن بلوط طلایی به خط پایان چه راه‌حلی به ذهنش می‌رسد؟ آیا دوستانش به او کمک می‌کنند یا با پایان مسابقه، دوستی آن‌ها نیز به پایان خواهد رسید؟

نشر مهرسا از کتی هادسون، نویسنده و تصویرگر برجسته، کتاب‌های زیر را به چاپ رسانده است:

–  بلوط طلایی

– یک عالمه هویج

– خواب زمستانی