توضیحات
کتاب تصویری «چه فکر خوبی!» داستانی درباره‌ی مالکیت، شناخت رنگ‌ها و در آخر، همکاری دو برادر کوچولوی دوست‌داشتنی است؛ داستانی که به ما می‌گوید: «دوستی و همکاری بچه‌ها با یکدیگر نه‌تنها نقاشی‌ها را رنگی‌تر، که دنیا را دوست‌داشتنی‌تر می‌کند.»
تا به حال خرگوشی با چشم‌های سبز دیده‌اید؟ یا خروسی با نوک سبز و تاج مشکی؟! خب، معلوم است که چنین جانورانی ندیده‌اید. چون این‌ها نقاشی‌های برادر بزرگ و برادر کوچک هستند!
ماجرا از این قرار است که یک روز مادر به بازار رفت و یک جعبه مدادرنگی قشنگ خرید. برادر بزرگ و برادر کوچک از دیدن مدادرنگی‌ها خیلی خوشحال شدند. اما طولی نکشید که بین آن‌ها اختلاف نظر به وجود آمد. برادر بزرگ جعبه‌ی مدادرنگی‌ها را برداشته بود و می‌گفت چون بزرگ‌تر است، پس تمام مدادرنگی‌ها برای اوست. با شنیدن این حرف‌ها برادر کوچک غصه‌دار شد. او می‌گفت که مادر این مدادرنگی‌ها را برای هردو نفرشان خریده است؛ پس باید آن‌ها را با یکدیگر قسمت کنند. این‌طوری شد که برادر بزرگ‌تر مدادرنگی‌ها را روی میز ریخت تا برادر کوچک‌تر هرکدام را که می‌خواهد از روی میز بردارد. برادر کوچک‌تر کمی به مدادها نگاه کرد: سه مدادرنگی برای برادر کوچک‌تر و سه مدادرنگی برای برادر بزرگ‌تر. به نظر شما، با این تقسیم‌بندی، مسئله‌ی میان بچه‌ها حل می‌شود یا در ادامه‌ی داستان اتفاقات دیگری رخ خواهد داد؟
هنوز بررسیای ثبت نشده است.