



وقتی موهای بابا فرار کردند
1,870,000 ریال
آن بیرون همه به هم رسیدند؛ موها و آشپز و بابای من!
آشپزِ عصبانی ملاقهاش را پرت کرد سمت موها. موهای بابا خیلی سریع پریدند بالا و جاخالی دادند. حالا موها فقط به اندازهی یک تار مو با تورِ بابا فاصله داشتند، اما…
اما تا بابا بجنبد ملاقهی آشپز خورد توی چشم بابا و اینطوری شد که موها دوباره زدند به چاک!
1 عدد در انبار
رمان گرافیکی «وقتی موهای بابا فرار کردند» روایتی شوخطبع و غیرمنتظره از ماجرای فرار بیخبر موهای یک پدر است! داستانی غافلگیرکننده با تصویرگری تمامرنگی و خندهدار که لبخند را روی لب کودک و بزرگسال مینشاند. البته این روایت فقط برای سرگرمی نیست، بلکه با کلمات بازی میکند، توصیفاتی طنزآمیز دارد و مضمون آن در بزرگداشت راحتطلبی، شوخطبعی ادبی و ارزشمند شمردن زندگی سادهی روزمره است.
یک روز صبح بابا در حمام، مقابل آینه، مشغول شانهزدن موهایش بود که یکدفعهای موهایش تصمیم گرفتهاند آزادی را تجربه کنند! همانجا موها از روی کلهی بابا فرار کردند، در آشپزخانه و حیاط پنهان شدند و سپس در شهر به ماجراجویی پرداختند. آنها از محل عبور ماشینها گذشتند و به باغوحش رسیدند! راستش را بخواهید زندگی بدون موها برای بابا اصلاً معنایی نداشت. برای همین بود که با تور تعقیبشان کرد… اما اگر بابا موفق نشود موهایش را بهجای اصلیشان، یعنی روی سرش برگرداند، آنوقت باید چهکار کند؟
نویسنده در کتاب «وقتی موهای بابا فرار کردند» از فصلهای کوتاه، زبانی ساده و در عین حال دقیق استفاده کرده است که همه در کنار هم ترکیبی جذاب از طنز تصویری و نوشتاری ایجاد کردهاند. این ساختار، بهویژه در زمان بلندخوانی کتاب با بزرگترها لحظاتی خندهدار و بهیادماندنی خلق میکند.
یورگ موله نویسنده و تصویرگری باسابقه است که پیش از این آثار موفقی همچون «لالا کن خرگوشی» را خلق کرده است که ترکیبی هوشمندانه از متن و تصویر به حساب میآید.
وزن | 96 گرم |
---|---|
ابعاد | 19.5 × 13 × 0.5 سانتیمتر |
نویسنده | |
تصویرگر | |
مترجم | |
ناشر | تولیدکننده | |
نوع کتاب | |
سال نشر | |
تعداد صفحه | 72 صفحه |
شابک | 9786228337043 |
جنس کاغذ | |
نوع جلد | جلد نرم |
گروه سنی |
هنوز بررسیای ثبت نشده است.