توضیحات
کتاب تصویری و عمیق «کفش های قرمز تو» روایتگر بزرگ شدن کودکان و لحظههای ناب و سرشار از با هم بودنهای پدر و فرزندی است.
کتاب «کفش های قرمز تو» با تصویر یک جفت کفش قرمز بندی کوچک آغاز میشود. کفشهایی که متعلق به دختری کوچک است و او میتواند آنها را با هر جوراب و لباسی سِت کند. کفشهایی که هرجا دخترک میرود با او همراه هستند: جایی که آفتاب غروب میکند، جایی که برف است، جایی که گودال آب است… اما روایتگر کتاب کیست؟ پدر دخترک، کسی که در تمامی دقایق، دخترک، کارها و بزرگ شدنش را تماشا میکند؛ او را تشویق میکند و به جستوجوگریهایش پروبال میدهد؛ پدری که در بسیاری از صفحات کتاب دیده نمیشود اما همیشه و همه جا دخترک و کفشهای قرمز او را دنبال میکند.
در کتاب «کفش های قرمز تو»، کودک حین همزادپنداری با شخصیت کتاب بزرگ شدن خود را به چشم میبیند، روحیهی جستوجوگری را در خود پیدا میکند و همراهی پدر را با خود مرور میکند.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.