




خط خطی های من
790,000 ریال
گوری باعجله دوید و خودش را به خانه رساند. بعد رو کرد به مادرش و گفت: «مامان! هیچکی من رو دوست نداره! هیچکی با من بازی نمیکنه!» مادر گوری را بغل کرد و گوری شروع کرد به تعریف کردن؛ تعریف همهی اتفاقهایی که در آن روز برایش پیش آمده بود.
3 عدد در انبار
لینک کوتاهلینک کوتاه کپی شد
https://hodhod.com/?p=25014
هنوز بررسیای ثبت نشده است.