توضیحات
می‌فهمم که شما هم مثل من از فکر تمام شدن داستان‌های «آرمنته ی جن زده» دلتان حسابی گرفته است. اما قبل از اینکه همگی بنشینیم و یک دل سیر گریه کنیم، باید حتماً داستان «ارواح پرستار» را بخوانیم. این دفعه عمه تَبی توی یک مسابقه شرکت کرده و تنها کسی بوده که جواب درست را حدس زده است. برای همین هم یک جایزه‌ی باحال برده که شامل یک تور تفریحی چهارنفره برای کشف غارهای خفاش‌های عظیم‌الجثه‌ی ترانسیلوانیاست! بعد از شنیدن این خبر، چشم‌های آرمنته هم مثل شماها برقی برقی شد. اما قسمت بد ماجرا اینجا بود که او توی لیست مسافرها نبود و این یعنی باید روز تولدش توی خانهی جن‌زده تنها می‌ماند! اما اگر چندتا روح آتش‌پاره را به خانهی آرمنته بفرستیم، او دیگر تنها نمی‌ماند! پس بیایید دست به کار شویم…
«ارواح پرستار» پنجمین و آخرین جلد از مجموعه‌ی ۵ جلدی «آرمنته ی جن زده» است که داستان دخترکی بامزه و خیال‌پرداز را روایت می‌کند. آرمنته با عمه تَبی و عمو دراک در خانه‌ای پر از روح و جن و البته دراکولا زندگی می‌کند. شاید این خانه در ظاهر ترسناک باشد، اما آن‌ها ماجراهای جذابی را با هم رقم می‌زنند.
انجی سیج نویسنده‌ی این داستان هم خودش در خانه‌ای بسیار قدیمی در انگلستان زندگی می‌کند؛ جایی اسرارآمیز و جادویی که دورتادورش پر است از باتلاق، بنادر باستانی و قلعه‌های مخروبه. محله‌ای که هم برای زندگی و هم نوشتن فوق‌العاده است و خیلی هم بی‌شباهت به خانه و محله‌ی آرمنته‌ی جن‌زده نیست! سیج در جوانی پزشکی را رها کرد و وارد رشته‌ی هنر در مدرسه لسسیتر شد. او در این مدرسه در زمینهی گرافیک طراحی و تصویرسازی تحصیل کرد. نوشتن کتاب‌هایش را بعد از دوران کالج آغاز کرد و بعد از مدتی در نوشتن داستان برای کودکان مهارت یافت. اولین رمان او «سپتیموس هیپ: افسون» نام دارد.
انتشارات افق مجموعه‌ی ۵ جلدی «آرمنته ی جن زده» را با عناوین زیر منتشر کرده است:
محمدعلی –
جالب هست پیشنهاد می کنم حتماً بخونید
محمدعلی –
خیلی خفنه