استینک و نبرد نهایی کُشتی انگشتی

580,000 ریال

بالاخره زنگ خورد. استینک پاکت را گذاشت توی کوله‌­اش و از در دوید بیرون. نتوانست توی سرویس مدرسه طاقت بیاورد. نامه‌­ی مهر شده­‌ی محرمانه را درآورد. دوستش گفت: «بهتر است بازش نکنی.» خواهرش جودی گفت: «بگذارش کنار استینک. تا نرسیدیم به خانه اجازه نداری بازش کنی!»

2 عدد در انبار

- +

2 عدد در انبار