سوار شدن به هواپیما – مجموعه اولین تجربه های تو (جلد ۴)

300,000 ریال

دایی جان در شهر دیگری زندگی می‌کند. یک روز قرار بود من و مامان با هواپیما به آن شهر برویم و دایی را ببینیم.

ما به فرودگاه رفتیم و بلیت‌ها و شناسنامه‌هایمان را نشان دادیم.

7 عدد در انبار

- +

7 عدد در انبار