شکارچی کوسهی کر
210,000 ریال
هوا هنوز تاریک بود. شرجی دم صبح، همه جا را خیس کرده بود. بادی میوزید و خنکا میپاشید. وسط خواب و بیداری بودم. شنیدم مادرم گفت: «امروز دیگه به ئی چوک کار نداشته باشین!» از جایم تکان نخوردم. صدای پدرم آمد…
10 عدد در انبار
«شکارچی کوسه کر» رمانی از عباس عبدی است.
شاید شبی، روزی، جایی دور یا نزدیک، نتوانسته بود جسم سنگیناش را از سر راه کشتیهای بزرگی که تا ته خلیجفارس میرفتند و برمیگشتند، کنار بکشد. شاید پروانهی بزرگ نفتکشی تکه تکهاش کرده بود. شاید هم نه… شاید همان موقع خودش را به زور و زحمت رسانده بود به دریای عمان و از آنجا تا ته اقیانوس هند و آرام شنا کرده بود. شاید تصمیم گرفته بود دیگر هیچوقت به این طرفها برنگردد. برنگردد و مرا تا پایان عمر، تا هروقت که زندهام و میتوانم به دریا نگاه کنم و افق خیس و آبی را ببینم، در آتش انتقام منتظر بگذارد.
درباره نویسندهی «شکارچی کوسه کر»:
در ساعت دو بعداز ظهر نهم تیرماه ۱۳۳۱ در آبادان به دنیا آمدم؛ درست وسط گرما. بیست و دو سال بعد ازدوج کردم. حاصل این ازدواج دو پسر و یک دختر است که همگی حالا دیگر از آب و گل درآمدهاند. از چهارده سالگی دلباختهی ادبیات شدم و در این عشق، با همهی ماجراهایش همچنان تاب آوردهام. بیست سال اول عمرم را در آبادان و ده سال بعدی را در تهران زندگی کردهام. بعد از آن را هم آوارهی قشم، اصفهان، انزلی و تهران و عسلویه بودهام. در رشتهی مکانیک درس خواندهام و از کار در رشتهی شیلات و ساختمان و تاسیسات و ماشینآلات سنگین امرار معاش کردهام.
«قلعهی پرتغالی»، اولین و «دریا خواهر است» دومین و «باید تو را پیدا کنم» سومین مجموعه داستان چاپ شدهی من است. «شناگر» (برندهی کتاب سال قشم، آبان ماه ۹۱) اولین تجربهی من در کار نویسندگی برای نوجوانان و جوانان است. سه رمان دیگر «روز نهنگ»، «شکارچی کوسه کر» و «هنگام لاکپشتها» را نیز برای همین ردهی سنی نوشتهام.
وزن | 226 گرم |
---|---|
ابعاد | 20.4 × 14 × 0.9 سانتیمتر |
نویسنده | |
سال نشر | |
ناشر | تولیدکننده | |
گروه سنی | |
تعداد صفحه | ۱۴۴ صفحه |
شابک | 9789643919238 |
هنوز بررسیای ثبت نشده است.