توضیحات
بعضی از آدمها شبیه بقیه مؤدب نیستند، حتی شاید خیلی تر و تمیز هم نباشند، اما وقتی هستند آدم احساس میکند که دنیا جای امنتری میشود. این دقیقاً همان اتفاقی بود که برای دختر داستان «روزی که یاد گرفتم عنکبوت ها را اهلی کنم» افتاد. دوستی با راینر برایش خوب بود، چون او حرفهایش را گوش میکرد، بدون اینکه مسخرهاش کند. حتی میتوانست از ترسهایش برایش بگوید و مطمئن باشد که راینر باز هم هست و هیچ کجا نمیرود. اما دوستی با راینر دردسرهای خودش را هم داشت. چون هیچکدام از دوستان مدرسه و حتی آدمبزرگها از او خوششان نمیآمد. اگر شما جای دخترک داستان بودید چه تصمیمی میگرفتید؟ با راینر دوست میماندید یا اینکه قید این دوستی را میزدید؟
یوتا ریشتر از تأثیرگذارترین نویسندگان ادبیات کودک و نوجوان آلمان است. او بعد از مدتی تحصیل در رشتههای زبان و ادبیات آلمانی و روزنامهنگاری تصمیم گرفت نویسنده شود و برای کودکان و نوجوانان کتاب بنویسد. ریشتر در کتاب «روزی که یاد گرفتم عنکبوتها را اهلی کنم» تنهایی، دوستی و شجاعت آدمها را به تصویر میکشد. این کتاب «برندهی جایزهی ادبیات کودک و نوجوان آلمان» در سال ۲۰۰۱ شده است.
انتشارات افق حق انحصاری چاپ و ترجمهی کتاب «روزی که یاد گرفتم عنکبوت ها را اهلی کنم» را از ناشر اصلی دریافت کرده است.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.