یک تکه زمین کوچک

1,950,000 ریال

جمال با بدخلقی گفت: «سردرنمی‌آرم، واسه چی انقد شنگولی. اون‌ها هروقت بخوان باز برمی‌گردن. فعلاً دارن باهامون بازی می‌کنن، بازی موش و گربه.»

کریم جوابش را نداد. زیر تختش دنبال توپش می‌گشت. سرانجام زمانش فرارسیده بود و او می‌توانست سراغ بازی محبوبش برود. کریم فوتبال را بیش از هر چیزی دوست داشت؛ حتی بیشتر از دیدن جانی…

 

معرفی صوتی کتاب «یک تکه زمین کوچک» را بشنوید:

 

پخش‌کننده صوت

1 عدد در انبار

1 عدد در انبار