توضیحات
«نیم دنیا آن سوتر» ماجرای پسری است که زندگی سختی را از سر گذرانده است و حال به فرزندخواندگی گرفته شده است. در این داستان، ریزبینی نویسنده در به تصویر کشیدن رفتارهای نامتعارف کودک و احساسات سرکوبشدهی او تحسینبرانگیز است.
چند سالی میشود که پنی و استیو مامان و بابای جیدن شدهاند. جیدن برای فضای امن و غذایی که برای خوردن دارد از آنها ممنون است، اما نمیتواند به آن دو احساس تعلق خاطر داشته باشد؛ چون فکر میکند که مادرش بالاخره یک روز، هرچند خیلی دور، باید بیاید دنبالش و او را با خودش ببرد. مگر میشود مادرش او را برای همیشه تنها گذاشته باشد. از طرفی وقتی که متوجه میشود پنی و استیو تصمیم گرفتهاند بچهی دیگری را هم به فرزندخواندگی بپذیرند، دنیایش زیرورو میشود. اصلاً چرا باید سهتایی بروند قزاقستان، آن سر دنیا، تا بچهی دیگری را به خانه بیاورند. نکند میخواهند او را پس بدهند؟
درست است که او بعضی وقتها کارهای وحشتناکی میکند، اما این دلیل نمیشود که از دستش خسته شوند و دیگر او را نخواهند؟ اصلاً باید سردر تمام پرورشگاههای عالم بنویسند بچهی به فرزند بردهشده پس گرفته نمیشود! شما فکر میکنید جیدن را به پرورشگاه پس میدهند یا در قزاقستان اتفاقات تازهای رخ میدهد؟
هنوز بررسیای ثبت نشده است.